تاثير برنامه آموزش تغذيه بر مصرف منظم صبحانه مبتني بر الگوي فرانظريه اي در دانش آموزان شهر جيرفت

The Effect of a Trans-theoretical model- based Education on Regular Consumption of Breakfast in Jiroft Students

مقدمه: صبحانه به عنوان مهم ترين وعده غذايي روزانه شناخته شده است. هدف اين مطالعه تعيين تاثير برنامه آموزش تغذيه بر مصرف منظم صبحانه مبتني بر الگوي فرانظريه اي در دانش آموزان شهر جيرفت بود. روش ها: اين مطالعه نيمه تجربي بر روي 290 دانش آموز انجام گرفت كه به طور تصادفي به دو گروه كنترل و مداخله تقسيم شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه اي استاندارد بود. مداخله آموزشي بر اساس الگوي فرانظريه اي انجام گرفت. داده ها قبل و 3 ماه پس از مداخله آموزشي گرد آوري شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 19 وارد و با آزمون هاي آماري ويلكاسون و كاي مربع، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتا يج: قبل از مداخله آموزشي ، 17% گروه مداخله در مرحله عمل و نگهداري بودند كه بعد از مداخله به 87/7 % رسيد. نتايج نشان از افزايش معني دار مصرف صبحانه و ميانگين نمرات فرآيندهاي تغيير از 71/47 به 86/16 ، خودكارآمدي از 27/84 به 33/57 و موازنه تصميم گيري از 34/97 به 43/74 بود (p<0/001). همچنين ميانگين و انحراف معيار، فرآيندهاي تغيير و خودكارآمدي گروه كنترل افزايش معني دار اندكي داشت (p<0/001). بحث و نتيجه گيري: مداخله آموزشي مبتني بر الگوي فرانظريه اي در سه ماه بعد، تغييرات نسبتاً مناسبي را در رفتار تغذيه اي دانش آموزان ايجاد كرد. با توجه به كم هزينه بودن و اثربخشي آموزش تغذيه اي بر اساس اين الگو، لزوم تعميم اين گونه برنامه هاي آموزشي ضروري به نظر مي رسد.

Background: Breakfast has been known as the most important daily meal. The aim of this study was to determine the impact of using trans-theoretical model education on regular breakfast consumption in students of Jiroft, Iran. Methods: This quasi-experimental study was performed on 290 students randomly divided into the control and experimental groups. The data collection instrument was a standard questionnaire. Educational intervention was conducted based on the Trans-theoretical model. Data were collected before the educational intervention and 3 months after that. Data analysis was done through SPSS 19.0 software and using Wilcoxon and Chi square tests. Results: Before the educational program, 17% of students in the intervention group were at the action and maintenance stage; in which after the education, this rate increased to 87.7%. Results indicated significant increase in breakfast consumption and mean scores of process change (from 71.47 to 86.16), self- efficacy (from 27.84 to 33.57) and decision balance (from 34.97 to 43.74) (P<0.001). Mean scores of the change process and self- efficacy showed a slight meaningful increase in the control group (P<0.001). Conclusion: Educational intervention based on the trans-theoretical model created adequate changes in nutritional behavior of the students over a 3 months period. Given the low cost and effectiveness of this educational model, generalization of such educational programs seems to be necessary.