عنوان مقاله :
تأثير 12 هفته تمرين هوازي بر سطوح كمرين و ويسفاتين در زنان چاق 60-45 ساله مبتلا به ديابت نوع 2
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of 12 Weeks Aerobic Exercise Training on Visfatin, Chemerin Serum Changes in 45-60 year old Obese Women with Type2 Diabetes
پديد آورندگان :
سيفي، ليلا دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - بخش تربيت بدني - گروه فيزيولوژي ورزشي , دريانوش، فرهاد دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - بخش تربيت بدني - گروه فيزيولوژي ورزشي , صمدي، مهدي دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - بخش تربيت بدني
كليدواژه :
تمرينات هوازي , كمرين , ويسفاتين , ديابت نوع 2
چكيده فارسي :
مقدمه: آديپوكينها از جمله كمرين و ويسفاتين در تنظيمات متابوليكي و همچنين در اختلالات مرتبط با چاقي از جمله ديابت
نوع 2 نقش مؤثري دارند. هدف از انجام تحقيق حاضر، بررسي تأثير 12 هفته فعاليت ورزشي منتخب بر تغييرات سطوح كمرين و ويسفاتين در زنان چاق ديابتي نوع 2 بود. روش بررسي: بدين منظور در اين مطالعه، 30 زن مسن چاق با دامنه سني 60-45 سال انتخاب و به شكلي در دو گروه كنترل (15 نفر) و گروه آزمايش(15 نفر) تقسيم شدند كه از لحاظ درصد چربي و شاخص توده بدني تفاوت معنيداري نداشته باشند. برنامه تمريني شامل تمرينات هوازي از نوع فزاينده بود كه سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گرديد. جهت اندازهگيري كمرين و ويسفاتين، نمونههاي خوني قبل از شروع تمرينات و 24 ساعت پس از انجام آخرين جلسه جمعآوري شدند. ارزيابي دادهها با استفاده از تحليل كوواريانس انجام شد. نتايج: طبق نتايج به دست آمده وزن، شاخص توده بدن، وزن خالص، توده چربي و درصد چربي تفاوت معنيداري نداشته است اما سطوح كمرين به طور معنيداري افزايش يافته بود(0001/0p=) و سطوح ويسفاتين و گلوكز كاهش معنيداري داشت(به ترتيب (0001/0 = p) (001/0 = p)). نتيجهگيري: فعاليت هوازي يك عامل تحريكي كافي براي ايجاد روند افزايشي هورمون كمرين و كاهشي هورمون ويسفاتين است. ميتوان گفت 12 هفت فعاليت ورزشي هوازي محرك مناسبي براي ايجاد تغييرات اين هورمونها در زنان ديابتي است و احتمالاً يكي از علل تغييرات فيزيولوژيك ناشي از فعاليت ورزشي تغييرات اين هورمونها ميباشد.
چكيده لاتين :
Introduction: Adipocytokine including chemerin and visfatin have a key role in metabolic regulations, as well as obesity-related disorders such as type 2 diabetes. The aim of this study was to investigate the effect of the 12-week exercise training on changes in levels of visfatin and chemerin in obese women with type 2 diabetes. Methods: In this study, 30 overweight women with the age range of 45-60 years old were selected and ther were divided into the control group (n = 15), and the experimental group (n = 15) which had no significant differences based on the body fat percentage and the body mass index. Exercise program consisted of increasing aerobic exercise three times were for 12 weeks. To measure Chemerin and Visfatin, blood samples before and 24 hours after the last training session were collected. Data evaluation was performed using ANCOVA to compare the pre-test and post-test in each group. Results: According to the obtained results, there was no significant difference between weight, body mass index, lean body weight, fat mass and fat percentage, but the chemerin levels have been increased significantly (p=0.0001) and also visfatin and glucose levels have been decreased (respectively p=0.0001 and p=0.001).
Conclusion: Aerobic activities are a stimulating factor for increasing in the chemerin hormone and also a stimulating factor for decreasing in the Visfatin hormone. It could be said that regular aerobic activities in 12 weeks are a good stimulating factor for creating changes in these hormones in women with diabetes and it is probably one of the contributing factors of physiologic changes resulted from these exercise activities is changes in these hormones.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد صدوقي يزد
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد صدوقي يزد