تاثير تراكم و سنين مختلف پورگي شته Aphis gossypii (Hemiptera: Aphididae)بر دوره رشدي و ميزان تغذيه‌ لارو مگس Episyrphus balteatus (Diptera: Syrphidae) در شرايط گلخانه

بديهي است چندين حشره شته­خوار مانند شكارگرها و پارازيتوئيدها پاسخ مثبتي به گياهان آلوده به شته نشان مي­دهند. در اين مطالعه اثر تراكم­هاي مختلف (40، 60، 80 و 100) و سنين پورگي (1، 2، 3 و 4) شته­يAphis gossypii Glover (Hemiptera: Aphididae) به عنوان طعمه، بر دوره‌هاي رشدي و نرخ تغذيه­ي لارو مگس شته­خوار سيرفيده Episyrphus balteatus DeGeer (Diptera: Syrphidae)، روي برگ­هاي گياه خيار مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش در شرايط گلخانه­اي (5 ±22 درجه سلسيوس، رطوبت نسبي 10 ±55 درصد و دوره نوري 14 ساعت روشنايي و 10 ساعت تاريكي) با 10 تكرار انجام شد. تراكم­هاي مختلف طعمه اثر قابل توجهي بر ميزان تغذيه شكارگر داشتند. مطالعه ما نشان داد كه تراكم كم تر و كيفيت پايين طعمه، موجب تلفات زياد لاروهاي شكارگر مي­شود. از سوي ديگر، نشان داده شد كه تغذيه از سنين پورگي بالاتر (3 و 4) و تراكم بالاتر شكار (80 و 100 شكار در روز) باعث كوتاه­تر شدن دوره رشد مگس E. balteatus شد. لاروهاي تغذيه كرده از تراكم­هاي 40 و 60 شكار، با وجود تغذيه از پوره­هاي سنين بالاتر، موفق به تكميل دوره­ لاروي خود نشدند. نتيجه­گيري شد كه تراكم­هاي بالاتر (80 و 100 طعمه) براي رشد لاروهاي شكارگر بسيار مناسب بوده و طول دوره رشد لارو مگس E. balteatusرا به طور معني­داري كاهش مي­دهند. اين يافته‌ها، شواهد بيش‌تري را ارائه داد كه مگس E. balteatus ظرفيت بالايي در شكار شته­ها داشته و در نتيجه مي­تواند به عنوان يك عامل بيوكنترل براي شته A. gossypii مورد استفاده قرار گيرد.

Several aphidophagous insects such as predators and parasitoids are known to respond positively to aphid infested plants. This study was intended to evaluate the effect of different densities (40, 60, 80, 100) and nymphal instars (1st, 2nd, 3rd, 4th) of the cotton aphid Aphis gossypii Glover (Hemiptera: Aphididae) as prey on developmental time and feeding rate of the larvae of the syrphid fly Episyrphus balteatus DeGeer on cucumber leaves. The experiment was conducted at the greenhouse condition (22± 5°C, 55± 10% RH and 14L: 10 D h photoperiod) with 10 replications. Our study indicated that lower density and poor quality of prey caused higher larval mortality. Feeding on 3rd and 4th nymphal instars and higher density of prey (80 and 100 prey/day) caused shorter developmental time of E. balteatus. The larvae fed on densities of 40 and 60 prey, even though fed on higher nymphal instars, failed to complete their larval development. It is concluded that higher prey densities (80 and 100 prey) were highly suitable for predator's larval development and significantly reduced the developmental period of E. balteatus. These findings provide further evidence that E. balteatus has high predation capacity on aphids, and therefore can be used as a successful biocontrol agent against A. gossypii.