عنوان مقاله :
تأثير درمان شناختي- رفتاري گروهي بر HbA1C ، افسردگي، خودكارآمدي، ادراك بيماري و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به ديابت نوع II
عنوان به زبان ديگر :
Effect of Cognitive-Behavioral Group Therapy on HbA1C, Selfefficacy, Depression, Illness Perception, and Quality of Life in Patients with Type II Diabetes
پديد آورندگان :
برزگر دامادي، محمدعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري - دانشكده علوم انساني , ميرزائيان، بهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري - دانشكده علوم انساني - گروه روان شناسي , اخي، عذرا دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ساري - مركز تحقيقات ديابت - گروه غدد , حسيني، حمزه دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ساري - مركز تحقيقات روانپزشكي و علوم رفتاري - گروه روانپزشكي , جديدي، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر قدس - گروه روانشناسي
كليدواژه :
درمان شناختي- رفتاري گروهي , ديابت نوع II , افسردگي , خودكارآمدي , ادراك بيماري , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: درمان شناختي- رفتاري گروهي در سالهاي اخير حمايتهاي تجربي خوبي در زمينه اختلالهاي هيجاني كسب نموده و تلاشهاي خوبي نيز در حيطه بيماريهاي مزمن از جمله بيماري ديابت انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسي تأثير درمان شناختي- رفتاري گروهي بر HbA1C، خودكارآمدي، افسردگي، ادراك بيماري و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به ديابت نوع II بوده است. مواد و روشها: در مطالعه كارآزمايي باليني حاضر از 43 بيمار واجد شرايط، 30 نفر از طريق قرعه كشي انتخاب و به صورت تصادفي به 2 گروه مداخله و كنترل تقسيم شدند. از همگي افراد آزمايش HbA1C به عمل آمد و بيماران پرسش نامههاي افسردگي بك BDI، خودكارآمدي افراد ديابتي( DMSES)، ادراك بيماري IPQ، كيفيت زندگي ديابتي 39 D- را تكميل نمودند. گروه مداخله، 10 جلسه 5/1 ساعته، 2 بار در هفته به صورت آموزش شناختي- رفتاري با رويكرد بك دريافت نمود. بلافاصله پس از خاتمه مداخله و يك ماه بعد در مرحله پيگيري مجدداً پرسشنامهها توسط بيماران تكميل شد و آزمايش HbA1C به عمل آمد. يافتهها: ميانگين سني شركت كنندگان 21/7±5/43 سال بود. در ابتداي مطالعه دو گروه از لحاظ ميانگين متغيرهاي وابسته تحت بررسي همگن بودهاند. آموزش گروهي شناختي- رفتاري در كاهش افسردگي(049/0 =P) و بالا بردن ادراك بيماري ( 005/0= P) موثر بود. تفاوت معناداري در مورد متغيرهاي HbA1C ، خودكارآمدي و كيفيت زندگي پيدا نشد. استنتاج: مداخله گروهي شناختي- رفتاري با پروتكل به كار گرفته شده در اين مطالعه براي كاهش افسردگي و بالا بردن ادراك بيماري در جمعيت مبتلا به ديابت اثربخش بود و ميتوان از اين روش در كنار درمانهاي دارويي براي بيماران مبتلا به ديابت نوع II بهره برد.
چكيده لاتين :
Background and purpose: Today, cognitive-behavioral group therapy is empirically supported in treatment of emotional disorders and in some chronic diseases such as diabetes. The aim of the present research was to study the effect of cognitive-behavioral group therapy on glycosylated hemoglobin (HbA1c), self-efficacy, depression, illness perception, and quality of life in patients with type II diabetes. Materials and methods: In this clinical trial, 43 patients were found eligible, of whom 30 were selected using simple random sampling and were divided into two groups: experimental and control. HbA1c was measured in all participants and they completed the Beck Depression Inventory (BDI), Self-efficacy in diabetic patients (DMSES), Illness Perception Questionnaire (IPQ), and Diabetes D-39. The experimental group attended 10 training sessions based on cognitive-behavioral therapy (Beck approach), for 1.5 hours, twice a week. The scales were completed again, after the intervention and a month later. The HbA1c was also measured again. Results: The mean age of participants was 46.5±7.21 years. At first, both groups were heterogeneous in dependent variables. Cognitive behavioral group therapy decraesed depression (P=0.049) and increased illness perception (P=0.005) in patients with type II diabetes, but HbA1c, self efficacy, and quality of life did not change significantly. Conclusion: In this study, cognitive-behavioral group therapy was found to have positive effects on reducing depression and increasing the illness perception in diabetic patients. Hence, it is suggested along with current treatments in type II diabetes.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران