عنوان مقاله :
بررسي اپيدميولوزيك ليشمانيوز پوستي و تعيين گونه هاي عوامل ايجاد كننده آن
عنوان به زبان ديگر :
Epidemiological Study of Cutaneous Leishmaniasis and Identification of Etiological Species
پديد آورندگان :
فتي، عبدالمجيد دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه انگل شناسي و قارچ شناسي , مقدس، الهام دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه انگل شناسي و قارچ شناسي , رضايي، عبدالرحيم دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه ايمني شناسي , ابدالي، آتيه دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه انگل شناسي و قارچ شناسي , جراحي، ليدا دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه پزشكي اجتماعي , شمسيان، علي اكبر دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده ي پزشكي - گروه انگل شناسي و قارچ شناسي
كليدواژه :
خراسان , ليشمانيا ماژور , ليشمانيا تروپيكا , PCR , فريمان , ليشمانيوز پوستي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: ليشمانيوز پوستي در مناطق مختلفي از جهان به خصوص ايران اندميك است. از مناطق مختلف استان خراسان كانونهاي ليشمانيازيس زئونوتيك و انتروپونتيك با شيوع متفاوت گزارش شده است.. تا كنون هيچ مطالعهاي در شهرستان فريمان روي گونههاي اين انگل انجام نشده است، اين مطالعه با هدف بررسي ژنوتايپنگ انگل در اين منطقه انجام شده است. مواد و روشها: اين مطالعه توصيفي- مقطعي روي 50 فرد مشكوك به ليشمانيوز پوستي در شهرستان فريمان طي سال هاي 1394 تا 1395 صورت گرفت. بعد از رنگآميزي و مشاهده ميكروسكوپي سطح تمامي لامها جهت استخراج DNA تراشيده شد و به روش (PCR) Polymerase chain reaction تعيين گونه انجام گرفت. يافتهها: از 50 فرد مشكوك به بيماري ليشمانيوز، 40 نفر(80درصد) به صورت مشاهدات ميكروسكوپي و 42 نفر (84درصد) به روش مولكولي آلوده به انگل ليشمانيا تشخيص داده شدند كه 13 مورد (31درصد) به ليشمانيا تروپيكا و 29 مورد (69درصد) به ليشمانيا ماژور مبتلا بودند. دو لام منفي از نظر ميكروسكوپي با روش PCR مثبت نشان داده شدند. بيشترين سن افراد مبتلا بين 11تا20 سال با فراواني 6/28 درصد بود و بيشترين محل زخمهاي ليشمانيايي در دست (1/38درصد) و به شكل اولسراتيو (58 درصد) قرار داشت. از 13 بيمار ليشمانيا تروپيكا 75 درصد و 25 درصد به ترتيب در شهر و روستا زندگي ميكردند. همچنين از 29 بيمار مبتلا به ليشمانيا ماژور 2/17 و 8/82 درصد به ترتيب در شهر و روستا بودند (004/0 p= ). استنتاج: شهرستان فريمان به عنوان يك كانون ليشمانيازيس زئونوتيك با گونه غالب ليشمانيا ماژور ميباشد. مطالعه بيشتر روي ناقلين و مخازن بيماري جهت كنترل و و يافتن راههايي جهت كاهش تعداد مبتلايان ضروري به نظر ميرسد.
چكيده لاتين :
Background and purpose: Cutaneous leishmaniasis is endemic parasitic disease in different regions of the world especially in Iran. Khorasan province is endemic for anthroponootic and zoonotic cutaneous leishmaniasis with unequal outbreak. Identification of species could have important implications for the disease and reservoirs control and finding the epidemiologic map. There is no study on this protozoa disease in Fariman, northeast Iran. The aim of this study was to determine the protozoa genotyping in this area. Materials and methods: A cross-sectional study was done in 50 suspected cases in Fariman 2015-2016. After light microscope checking, scrapings from all smears were done for DNA extraction and species identification was done using kDNA- PCR. Results: Among 50 suspected cases, 40 patients (80%) were found positive with direct smears and 42 (84%) were identified by PCR. Leishmania tropica was identified in 13 (31%) and 29 (69%) were infected with Leishmania major. Two negative smears were positive with PCR. The disease mainly involved those aged 11-20 years (28.6%) and the most common site of lesions was hands (38.1%) as ulcerative form (58%). From 13 cases of Leishmania tropica 75% and 25% were in urban and rural districts, respectively. Also, from 29 cases of Leishmania major 17.2% and 82.8% were in urban and rural districts, respectively. This difference was statistically significant (P= 0.004). Conclusion: Fariman is a zoonotic leishmaniasis foci in northeast Iran. Further studies on disease reservoirs and vectors seems necessary to control and reduce the number of people affected.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران