عنوان مقاله :
برآورد كششهاي جانشيني نهاده انرژي در تابع توليد كلان اقتصاد ايران به روش CES دو مرحلهاي
عنوان به زبان ديگر :
Estimating Energy Elasticity of Substitution within a Macro-Production Function of Iran Using a two stage CES Function
پديد آورندگان :
كريمي راهجردي، اباذر دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه اقتصاد , نوفرستي، محمد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده اقتصاد و علوم سياسي - گروه اقتصاد
كليدواژه :
تابع CES , كشش جانشيني , نهاده انرژي , برآورد غيرخطي
چكيده فارسي :
آمار و ارقام مربوط به انرژي حاكي از آن است كه كشور ايران از نظر شاخصهاي مصرف و بهرهوري انرژي در مقايسه با متوسط جهاني در وضعيت مناسبي قرار ندارد. يكي از راهكارهاي اصلاح نحوه بكارگيري اين نهاده، افزايش قيمتهاي نسبي انرژي عنوان شده است. اما پيش فرض اساسي براي اثربخش بودن افزايش قيمت به هدف استفاده بهينه از انرژي، اين است كه در فرايند توليد، امكان جانشين ساختن نهاده انرژي با ساير نهادهها براي بنگاه فراهم باشد؛ چراكه در غير اين صورت، به جاي جانشين ساختن انرژي با ساير نهادهها، افزايش قيمت انرژي از طريق افزايش هزينههاي توليد، اثر تورمي برجاي خواهد گذاشت. لذا محاسبه صحيح كشش جانشيني انرژي با ساير نهادههاي توليد، از اهميت ويژهاي برخوردار است. به همين منظور، در اين مطالعه، يك تابع توليد كشش جانشيني ثابت (CES) براي اقتصاد ايران تصريح و برآورد شده است. با توجه به اينكه در فرم اوليه اين تابع تنها دو نهاده توليدي وجود دارند، با تعريف مفهوم نهاده تركيبي، سه تصريح متفاوت براي تابع توليد در نظر گرفته و به روش غير خطي برآورد شدند. نتيجه اين برآورد نشان ميدهد در ايران، كشش جانشيني بين نهاده انرژي و نهادههاي كار و سرمايه، پايين است و ساختار توليدي موجود براي بنگاههاي توليدي امكان جانشيني را به سهولت فراهم نميكند. نتيجه اين امر اين است كه افزايش قيمت در كوتاه مدت بيش از اينكه به جانشيني نهادهها و افزايش بهرهوري انرژي منجر شود، باعث كاهش توليد و افزايش قيمت خواهدشد.
چكيده لاتين :
As compared to worlds Energy consumption data for Iran’s economy shows that in Iran, energy is not used optimally indexes. Increasing energy price is said to be a solution to this problem. But for this solution to work, one crucial condition is that in production process, firms have the ability to substitute energy with other factors. Otherwise, instead of substitution between energy and other inputs (i.e. capital and labor) price increase would occur (inflation). So estimating elasticity of substitution between energy input and capital or labor is very important. In this line, we have specified and estimated a production function for Iran’s economy with constant elasticity of substitution (CES). As in its primary forms, CES production function allows only for two inputs, we have introduced a compound input to have three inputs in our production function. Our estimation, using non-linear methods, showes that in Iran, elasticity of substitution between energy with labor or capital is low, and production technology doesn’t allow firm to substitute energy with other inputs. We can conclude that energy price increase in the short run would lead to inflation and lowers in production level, instead of improving energy usage.
عنوان نشريه :
اقتصاد و الگوسازي
عنوان نشريه :
اقتصاد و الگوسازي