عنوان مقاله :
بررسي سريع ناامني غذايي در خانوارهاي ساكن شهر كرج
عنوان به زبان ديگر :
Rapid assessment of food insecurity in the urban households in Karaj
پديد آورندگان :
افشار، افشين دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني البرز - معاونت غذا و دارو، كرج، ايران , پورقادري، مونا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - دانشكده علوم تغذيه و صنايع غذايي، تهران، ايران , حكيم، سارا دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني البرز، كرج، ايران , صفري، علي اكبر دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني البرز، كرج، ايران , براتي، حجت الله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني البرز، كرج، ايران
كليدواژه :
HFIAS , شيوع , ناامني غذايي
چكيده فارسي :
مقدمه:اندازه گيري ناامني غذايي به دليل ماهيت چندبُعدي آن چالشي هميشگي براي پژوهشگران بوده است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسي سريع ناامني غذايي خانوارهاي شهر كرج انجام شد.
مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي به صورت مقطعي، 677 خانوار از بخش هاي مختلف كرج در سال 1395 با روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. اطلاعات مرتبط با رفتارهاي غذايي با استفاده از پرسش نامه بسامد خوراك نيمه كمي به دست آمد. ناامني غذايي خانوار با استفاده از مقياس ناامني غذايي خانوار از بُعد دسترسي (HFIAS) مورد بررسي قرار گرفت. پايايي ابزار تحقيق با ضريب آلفاي كرونباخ ارزيابي شد.
يافته ها: به طور كلي 519 خانوار (%76/6) به ترتيب با شدت خفيف (%47/2)، متوسط (%21/3) و شديد (%8/1) دچار ناامني غذايي بودند. %16/8 از خانوارها بيش تر اوقات بابت مصرف ناكافي غذا توسط اعضاي خانوار احساس نگراني مي كردند و %18/3 نيز بيش تر اوقات بهعلت نبود منابع قادر نبودند مواد غذايي كه ترجيح مي دادند مصرف كنند. گروه هاي امن و ناامن خفيف غذايي به طور معني داري مصرف روغن و گوشت بالاتري در مقايسه با گروه ناامن متوسط و شديد داشتند (به ترتيب 0/04=P و 0/02=P). ضريب آلفاي كرونباخ نشان دهنده پايداري دروني بالاي پرسش نامه مورد استفاده بود (0/89=α).
نتيجه گيري: ناامني غذايي در سطح خانوار در مناطق شهري كرج از شيوع بالايي برخوردار است. اقدامات سياستي هدفمند و جامع با تركيبي از سياست هاي كوتاه و بلندمدت در راستاي تخفيف اين مشكل لازم به نظر مي رسد.
چكيده لاتين :
Background: Complex and multidimensional nature of measuring food insecurity has been an
ongoing challenge for researchers.
Objective: The current study was conducted to assess household food insecurity in the city of Karaj,
rapidly.
Methods: In this cross-sectional study, 677 households from different parts of Karaj were selected
by the multi stage cluster sampling method. Information regarding dietary practices was also collected
with semi quantified food frequency questionnaire. Food insecurity was assessed using Household
Food Insecurity Access Scale (HFIAS). Consistency of research tools were estimated by Cronbach’s
alpha coefficient.
Findings: Totally, 76.6% households were food-insecure; with mild, moderate, and severe food
insecurity (47.2%, 21.3% and 8.1%) respectively. 16.8% of households often worried about
inadequate food consumption by household members, and 18.3% were often unable to consume
preferred food because of lack of resources. The secure and mild insecure food groups had
significantly higher oil and meat consumption compared to the moderate and severe insecure group
(P=0.04, P=0.02 respectively). Cronbach's alpha coefficient indicated the high internal consistency
of the used questionnaire (α=0.89).
Conclusion: Food insecurity in household level has a high prevalence in the urban area of Karaj.
Targeted and comprehensive policy actions with a combination of short and long term policies seem
to be necessary to offset this problem.
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني قزوين
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني قزوين