عنوان مقاله :
مدل هاي غالبيت تنوع به عنوان شاخصي از آشفتگي در جنگل هاي بلوط غرب ايران (Quercus brantii Lindl.)
عنوان به زبان ديگر :
Species-abundance models as an indicator of disturbance in west oak woodland (Quercus brantii Lind.) of Iran
پديد آورندگان :
ميرداودي، حميد رضا مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان مركزي , مروي مهاجر، محمد رضا دانشگاه تهران - دانشكدۀ منابعطبيعي - گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل , زاهدي اميري، قوام الدين دانشگاه تهران - دانشكدۀ منابعطبيعي - گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل , اعتماد، وحيد دانشگاه تهران - دانشكدۀ منابعطبيعي - گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل
كليدواژه :
زاگرس , رسته بندي , چراي دام , تنوع گونه اي , آتش سوزي
چكيده فارسي :
تركيب و تنوع گونه اي جوامع گياهي در طول زمان با تغيير شرايط محيطي در اثر آشفتگي هاي انساني يا طبيعي، تغيير مي كند. بنابراين اندازه گيري تنوع گونه اي مي تواند در تجزيه و تحليل آشفتگي و مديريت بوم سازگان مفيد باشد. لذا در اين تحقيق تاثير عوامل آشفتگي شامل «چراي دام» و «آتش سوزي» بر پوشش گياهي جنگل هاي دانه زاد بلوط پارك دالاب، در استان ايلام، در مقايسه با مناطق كمتر دست خورده، بررسي گرديد. اطلاعات مربوط به پوشش گياهي، خاك و ساير متغييرهاي محيطي در آشفتگي هاي مختلف در قالب 77 قطعه نمونه مستطيلي شكل به مساحت 256 متر مربع و به صورت تصادفي برداشت شد. براي ارزيابي تنوع گونه اي از مدل هاي غالبيت تنوع استفاده گرديد. نتايج رسته بندي تحليل تطبيقي متعارفي نشان داد كه طبقات آشفتگي «چراي دام» و «آتش سوزي» در كنار عوامل خاكي و توپوگرافي به عنوان تاثير گذارترين عوامل بر تركيب گياهي شناخته شدند. نتايج حاصل از الگوهاي فراواني گونه هاي گياهي نشان داد كه طبقات آشفتگي چراي بي رويه دام در ابتدا با مدل هندسي تطابق يافته است به طوري كه يك حركت از اين مدل به سمت لوگ نرمال مشاهده مي شود و اين فرض را كه جوامع تحت تاثير آشفتگي، يك تغيير از وضعيتي با تخريب كمتر به سوي شرايطي با تخريب بيشتر كه تحت تاثير آشفتگي هاي شديد طبيعي و انساني به وجود آمده را حمايت مي كند. تطابق طبقه آشفتگي آتش سوزي با سري لگاريتمي نيز بيان كننده نابالغ بودن اين جوامع است كه اين موضوع با توجه به شروع توالي ثانويه در اين قسمت، منطقي بوده و اين فرضيه را تاييد مي نمايد. در صورتي كه رويشگاه فاقد آشفتگي فقط با مدل لوگ نرمال تطابق داشت. اين مدل نشانگر جوامع بالغ با غنا و تنوع گونه اي بالا مي باشد.
چكيده لاتين :
Changing environmental conditions, reactions of biotic factors and invasion of invasive species due to anthropogenic or natural disturbances, will change composition and diversity of plant communities over time. Therefore, the measurement of species diversity can be useful in the analysis of disturbance and ecosystem management. Effects of disturbance regimes including "grazing", "fire" and "no disturbance" in Daalaab Park were studied on oak communities. Information of vegetation, soil and other environmental variables were collected from 77 sample plots (256 m2) using the random sampling method in various disturbances classes. Species-abundance models were applied to assess diversity. Results of canonical correspondence analysis showed that "Grazing" and "fire" with the soil and topographic factors were identified as the most influential factors on plant composition. The results of species distribution models were showed that grazing disturbance class was fitted with the geometric model. A trend of this model to the Lognormal was observed. This result supported this assumption that communities affected by disturbance, have a change from a state with less destruction to the status with high destruction that most severely affected by natural and human disturbances. Matching of fire disturbance class with log series, was represented the immaturity of these communities that due to the onset of secondary succession in this class, it is logical and consistent this theory. If that, without disturbance class was matched with the log normal model. This model reflects the mature communities with high richness and diversity.
عنوان نشريه :
محيط زيست طبيعي
عنوان نشريه :
محيط زيست طبيعي