مقايسه اثربخشي و عوارض دو روش كاتتر ترانس سرويكال و ميزوپروستول واژينال بر آمادگي دهانه رحم

Comparing the Efficacy and Side Effects of Trans-Cervical Catheter and Vaginal Misoprostol on Cervical Ripening

مقدمه: موفقيت القاي زايمان عميقا به وضعيت سرويكس وابسته است. روش هاي مختلفي در مامايي مدرن جهت القاي رسيدگي سرويكس وجود دارد كه از آن جمله پروستاگلندين هاي داخل واژن و ابزارهاي مكانيكي نظير كاتترهاي ترانس سرويكال را مي توان نام برد. گرچه پيشتر مطالعات فراواني اين دو روش را در سرويكس هاي نارس مقايسه كرده اند، بررسي هاي بيشتري كه منحصر به زنان نولي پار باشد، لازم است. هدف از اين مطالعه بررسي كارايي قرص ميزوپروستول داخل واژن و كاتتر فولي ترانس سرويكال جهت القاي رسيدگي سرويكس در بيماران نولي پار است. مواد و روش ها: در اين كارآزمايي باليني تصادفي شده، 120 زن نولي پار كانديد القاي زايمان در دو مركز آموزشي-درماني الزهرا و طالقاني تبريز طي مدت 17 ماه بررسي شدند. تمامي موارد داراي حاملگي هاي تك قلوي زنده با نمايش سر و ترم (≥37 هفته)، امتياز بي شاپ زمان پذيرش كمتر يا مساوي 4، پرده هاي سالم و نتايج تست غيراسترسي واكنشي بودند. اين بيماران بطور تصادفي در دو گروه ميزوپروستول داخل واژن (25 ميكروگرم، 59 نفر) يا كاتتر فولي سايز 16F بصورت ترانس سرويكال (60 نفر) دريافت نمودند. يافته ها: در تمامي موارد القاي موفق در يك مرحله (يعني القاي موفق پس از دريافت دوز منفرد ميزوپروستول يا خروج خودبخود كاتتر فولي طي 12 ساعت از جايگذاري)حاصل شد و از ساير روش ها مثل سنتوسينون استفاده نشد. ميزوپروستول از نظر فاصله بين القاء تا رسيدگي سرويكس بطور معني داري موثرتر بود (3/59±15/16 ساعت در برابر 1/59±18/30 ساعت؛ 0/001>p). از سوي ديگر تاكي سيستول در در گروه ميزوپروستول بطور معني داري شايع تر بود (25/4 درصد در برابر 0 درصد؛ 0/001>p). دو گروه از نظر ميزان سزارين مشابه بودند (37/3 درصد در گروه ميزوپروستول؛ 30 درصد در گروه كاتتر فولي؛ 0/40=p). در مقايسه دو گروه تفاوت معني داري از نظر تغييرات امتياز بي شاپ (0/54±1/90 واحد در ساعت در گروه ميزوپروستول در برابر 0/74±1/89 واحد در ساعت در گروه كاتتر فولي؛ 0/95=p) و عوارض متفرقه وابسته به بارداري و جنين نظير آلودگي مايع آمونيوتيك با مكونيوم، كندگي جفت/خونريزي، آتوني/هيپرتونيستي رحم، تاكيكاردي/برادي كاردي جنيني، و آپگار نوزادي وجود نداشت. نتيجه گيري: ميزوپروستول داخل واژن در القاي رسيدگي سرويكس در زنان نولي پار موثرتر از جايگذاري ترانس سرويكال كاتتر فولي است.

Background: The success of labor induction is extremely dependent on the state of the cervix. There are various methods available in modern obstetrics practice for ripening the cervix، such as intravaginal prostaglandins and mechanical devices like transcervical catheters. Although plenty of studies have already compared the two methods for the unripened cervices، more studies are warranted in nulliparous patients only. This study aimed to compare the efficacy of intravaginal misoprostol tablets with transcervical Foley catheter for cervical ripening in nulliparous patients. Methods & Materials: In this randomized clinical trial، 120 nulliparous candidates for labor induction were recruited from two teaching centers in Tabriz within a 17-month period of time. All the enrolled cases had a live singleton fetus with cephalic presentation at term (≥37 weeks)، on-admission Bishop Score≤4، intact membranes and reactive non-stress test results. They were randomly assigned to two equal age-matched groups receiving either intravaginal misoprostol (25 microgram، n=59)، or transcervical insertion of 16F Foley catheter (n=60). Results: One time successful induction (i.e. successful induction after a single insertion of misoprostol، or expulsion of transcervical Foley catheter within 12 h of insertion) was achieved in all the patients without employment of other methods such as use of syntocinon. Misoprostol was more effective in terms of induction-to-cervical ripening interval (15.16±3.59 h vs. 18.30±1.59 h; p<0.001). Tachysystole، on the other hand، was significantly more frequent in the misoprostol receivers (25.4% vs. 0%; p<0.001). The two groups were comparable for the rate of cesarean section (misoprostol، 37.3%; Folly catheter، 30%; p=0.40). Comparing the two groups، there was no significant difference with regard to change in Bishop Score (misoprostol، 1.90±0.54 h-1; Folly catheter، 1.89±0.74 h-1; p=0.95) and miscellaneous pregnancy-related and fetal complications such as meconium staining of the amniotic fluid، placental abruption/bleeding، uterine atony/hypertonicity، fetal tachycardia/bradycardia، and neonatal apgar. Conclusion: Intravaginal misoprostol is more efficacious than transcervical insertion of Foley catheter for cervical ripening and induction of labor in nulliparous women.