شماره ركورد :
31297
عنوان :
نقد فرهنگ و اخلاق در مثنوي مولوي
پديدآورندگان :
ثابت عبدالرحيم نويسنده , يوسف نيري محمد نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
رشته :
فوق ليسانس
تعداد صفحه :
375
سال انتشار :
1379
كليدواژه زبان طبيعي :
نقد اخلاق , ادب فارسي , نقد فرهنگ , مثنوي معنوي , مولوي ، جلال الدين محمدبن محمد , مثنوي مولوي
دامنه موضوعي :
علوم انساني
چكيده :
از همان آغاز طلوع مثنوي ، جانهاي شيفته در گريز از سرما و فسردگي دل به آفتاب رخشان كلام مولوي مي سپردند، و چرخ زنان آهنگ خلوتگه خورشيد مي كردند. گر چه انبوه شيدايان مثنوي در سفر خود به آسمان اين دفتر معنوي را همچون راهنمايي روشن بر مي گرفتند و هوايي مي شدند، اما حقيقت آن است كه اين دفتر، راست به همان ميزان كه آسماني است زميني نيز هست . به همان سان كه آرزوهاي آبي انسان را براي پرواز باز مي گويد، رنج و روياهاي انسان خاكي را نيز حكايت مي كند. انساني كه هيچگاه به فراغ دل بر خاك نزيسته است و همواره در چنگال اضطرابها و دلواپسيهاي بزرگ گرفتار بوده است . اثر بزرگي چون مثنوي نمي تواند از اضطرابها و دلواپسيهاي بزرگ انسان بر كنار باشد. مولوي ، كه همه تن چشم است ، در كار انسان و جنبه هاي مختلف فرهنگ او هوشيارانه مي نگرد، كژيهاي آن را باز مي نمايد، و مهر و نشان نقد خود را بر عناصر گوناگون فرهنگ زمانه مي نهد. در اين رساله كوشش بر آن است تا بخشي از رنجها و روياهاي خاكي انسان را از زبان مولوي باز گوييم ، و نقد و داوري اين جان هوشمند را در باب مهمترين جنبه هاي ملموس و محسوس فرهنگ مورد بررسي قرار دهيم . توجه به مفهوم نوانديشي و بررسي جلوه هاي مختلف آن در مثنوي ، بخشي از اين پژوهش را به خود اختصاص داده است . مولوي وسوسه قدرت را مهمترين انگيزه حاكم بر روان انسان مي داند. در تفكر او توجه به قدرت و نقد آن از اهميتي خاص برخوردار است . به همين جهت بخش قابل توجهي از اين تحقيق به مبحث مهم "نقد قدرت " اختصاص يافته است . توجه به عوام و دقت در رفتار و روان آنها، نقد مجامع فرهنگي حاكم بر اين مراكز، جدال با كهنه آموزي و تقليد .............................
يادداشت :
دانشگاه شيراز
زبان :
فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت