مرکز منطقه ای اطلاع رساني علوم و فناوري - كاربرد نظريه غريزه مرگ فرويد در اشعار ديلن تامس

چكيده :

هدف اين تحقيق اين است كه نشان دهد نمودهاي محكمي از غريزه مرگ در اشعار و زندگي ديلن تامس وجود دارد. ديلن تامس ، شاعري كه زندگي ناهنجار و ميگسارانه او مشهور است در اثر بيماري ناشي او اعتياد به الكل درگذشت . زندگي وي نشانگر خلق وخويي است كه غريزه مرگ بر آن حاكم است . وي در زندگي خودنمودهاي تكرار و تخريب گرايانه اين غريزه را كه توسط فرويد مطرح شده به شدت نشان داده است . اين تحقيق در جستجوي انگيزه هاي ضمير ناخودآگاه در اشعار ديلن تامس است تا آنها را يافته و شناسايي كند. اضطرار شاعر به تكرار در مقاطع مختلف زباني ، از جمله تكرار بيش از حد آواها، كلمات ، عبارتها و ساختارهاي خاص ، خود را منصه ظهور ميرساند. تكرار چند دورنمايه - تولد، جنسي ، و بخصوص مرگ - در اشعار تامس كاملا" آشكار است . همچنين در دو سطح زبان و انديشه ، نمود ديگر غريزه مرگ يعني تخريب گرايي ، فراوان است . در سطح زباني استفاده مكرر شاعر از انواع غيرمعمول زبان كه به خلق زباني جديد نزديك شده و باعث اشكال در درك اشعار وي مي گردد. نشانگر اين غريزه است . در سطح انديشه ، تامس غريزه مرگ را با استفاده از دورنمايه و تصاوير خودآزاري - دگرآزاري ، طغيان عليه مذهب ، آداب و سنن و مرگ نشان مي دهد. افزون برنمودهاي ذكر شده غريزه مرگ ، شاعر استفاده هاي گوناگون "من برتر" از غريزه تخريب گرايي عليه "من " را به اشكال احساس گنهكاري ، احساس نگراني ، ترس از مرگ ، ماليخوليا و "دورنمايه سه صندوقچه " نشان مي دهد. اين موارد به خوبي نشانگر اين است كه همان ساختارهاي روانشناختي نمود يافته در زندگي واقعي او با خاستگاهي در غريزه مرگ ، در خلق اشعار شاعر نقش بسزايي داشته است .