شماره ركورد :
31262
عنوان مقاله :
التطابق بين السارد والمولف والشخصيه المركزيه في سيره «حياتي» الذاتيه لاحمد امين
عنوان فرعي :
مطابقت بين راوي، مولف، و شخصيتِ محوري در زندگي‌نامه‌خودنوشت «حياتي» اثر احمد امين
پديد آورندگان :
آرمن، سيد ابراهيم نويسنده استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج Arman, Seyyed Ebrahim , اكبري موسي‌آبادي، مريم نويسنده استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اروميه Akbari Mousa Abadi, Maryam
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 2015 شماره 35
سال انتشار :
2015
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
از صفحه :
1
تا صفحه :
21
تعداد صفحه :
21
چكيده عربي :
من الموضوعات المثيره للجدل في السيره الذاتيه هي انه هل المولف استطاع ان يقلّل المسافه بين الثلاثه: هو بنفسه، والسارد والشخصيه المحوريه وبعباره ادقّ هل تمكّن من التطابق بين هذه المكوّنات الثلاثه؟ بالتاكيد يوجد فارقٌ كبيرٌ بين رويه المولف الحاضره الي الاحداث الماضيه وبينها عند وقوع تلك الاحداث، وهذا يمكن ان تُختبر به مهاره المولف المبتكره. في المقاله الحاضره نريد ان ندرس هذا الموضوع في السيره الذاتيه لاحمد امين. يدلّ ما وصلت اليه هذه الدراسه علي ان المولف بما انه قد اعطي عنايه بالغه للبحث عما تكوّنت به شخصيته الحاضره فقام بتفسير الاحداث من وجهه نظره اكثر من حكايتها انطلاقاً من رويه الشخصيه فقلّما نجح في تضييق المسافه بين الرويتين للسارد والشخصيه. نظراً الي ان الرويه بوصفها عنصراً قصصياً هامّاً تساعدنا في هذا المجال كثيراً فالآرا الجينيتيه هي التي نعتمد عليها في هذه الدراسه.
چكيده فارسي :
يكي از موضوعات چالش‌برانگيز در زندگي‌نامه‌خود‌نوشت اين است كه آيا نويسنده توانسته‌است فاصله ميان خودش، راوي و شخصيتِ محوري را به حداقل برساند و به عبارت دقيق‌تر آيا توانسته‌است ميان اين سه عنصر تطابق ايجاد كند. مسلماً ذهنيتِ اكنون نويسنده‌ نسبت به وقايعي كه سال‌ها از رخ دادنشان سپري شده‌است با ذهنيت او هم‌زمان با رخ دادن وقايع بسيار تفاوت دارد و همين موضوع است كه مي‌تواند مهارت خلاقانه نويسنده را به بوته آزمايش بگذارد. در اين مقاله اين موضوع را در زندگي‌نامه‌خودنوشت حياتي، اثر احمد امين بررسي مي‌كنيم. يافته‌ها نشان مي‌دهد ازآنجاكه عوامل سازنده شخصيت فعلي‌ نويسنده براي او اهميت بيشتري دارند، وي توجه خود را بيشتر به تفسير وقايع و تاثيرشان در زندگي فعلي‌اش معطوف كرده‌است تا آنكه از زاويه ديد شخصيت به شرح وقايع بپردازد، و كمتر موفق به كم كردن فاصله ميان دو نظرگاه راوي و شخصيت شده‌است. با توجه به اينكه مبحث زاويه ديد به عنوان عنصر مهم داستاني در اين مجال بسيار ياريگر است، نظريات ژرار ژنت را سنگ بناي كار خود قرار داده‌ايم.
چكيده لاتين :
One challenging issue in the autobiography is that the writer is able to close the distance between himself, the narrator and the central character to a minimum, and more accurately establish the correspondence between these three elements. Definitely, today’s view of the writer about the events that he has experience many years ago is very different from his views toward the same events at the time of their occurrence, and that can be used to test the authorʹs creative skills. In the present paper, we attempt to study the autobiographical work of Ahmad Amin Hayati. Results indicate that because growth of the author’s character to its current state is more important for him, more attention has been paid to the interpretation of events and their impact on his current life than his point of view at the time of the events. So he is less able to reduce the distance between the point of view of the narrator and the character. With regard to the issue of perspective as an important element of the story, it is very helpful here to use Gérard Genetteʹs opinions which have been the cornerstones of our work.
كليدواژه :
narrator , the point of view , احمد امين , السارد , السيره الذاتيه , الشخصيه المركزيه , the main character , حياتي , راوي , زندگي‌نامه‌خودنوشت , زاويه ديد , شخصيتِ محوري , منشور خودنگاشتي , Autobiography , charter autographs , المولف
شماره مدرك :
4092583
سال انتشار :
2015
عنوان نشريه :
الجمعيه العلميه الايرانيه للغه العربيه و آدابها
لينک به اين مدرک :
بازگشت