شماره ركورد كنفرانس :
1526
عنوان مقاله :
نگرشي تطبيقي به قصه ي (( غربت غربيه )) سهروردي و (( شاه و كنيزك )) مولوي
پديدآورندگان :
مدرسي فاطمه نويسنده , فهري سليمان نويسنده
كليدواژه :
حكمت بحثي , سهروردي , حكمت ذوقي , شيخ اشراق , داستان شاه و كنيزك , داستان غربت غربيه , مولوي
عنوان كنفرانس :
پنجمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
حكما و عرفا برای بیان حقایق و معانی و مفاهیم پیچیده و مشكل فلسفی و عرفانی از زبان رمز و تمثیل استفاده كرده اند، تاهم این معانی و حقایقی آسانتر و قابل فهم تر شود و هم از دید نااهلان پوشیده بماند. در قصه ی تمثیلی و رمزآمیز «غربت غربیه»، شیخ اشراق، حكیم سهروردی با استفاده از اصول حكمیت اشراق، و با تركیب و تلفیق ذوق و استدلال - حكمت ذوقی و حكمت بحثی - كه در این راه، هم از فلسفه ی یونان كهن و نو افلاطونی و هم فلسفه ی نور و اشراقی ایران باستان بهره گرفته و با تجربه ی معنوی مبتنی بر عرفان اسلامی، خواسته است تا راه رهایی نفس (روج) محبوس در زندان زمان و مكان و هوا جس نفسانی را نشان داده و او را در رسیدن به كوه طور حقیقت راهبری و راهنمایی نماید. مولانا نیز، در داستان «شاه و كنیزك» به بیان واقعه و سرگذشت اسارت روح آدمی و گرفتاری آن در قید نفس و بند تن پرداخته و آنگاه، راه رهایی این روح در بند را پیشنهاد می كند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی، تحلیل و مقایسه ی عناصر اصلی این دو داستان، به بیان مشابهت های بیر انها بپردازد. نتایج تحقيق نشان می دهد كه هر دو داستان به صورت رمز و تمثیلی نوشته شده اند، و در هر دوی آنها، صاحبان اثر برای رهایی روح انسان، حكمت بحثی
و روشهای استدلالی حكما را به تنهایی كافی نمیدانند. همانطور كه تكیه كردن بر تجرب عرفانی و سیر و سلوك صوفیانه را نیز به تنهایی راهبر نمی دانند و راه هایی را پیشنهاد می كنند. كه این پژوهش به آنها خواهد پرداخت. به تعبیری دیگر، معتقدند انسان برای رهایی خود از بند و اسارت نفس و تعلقات دنیوی، و رجعت به اصلی خود، باید از حكمت ذوقی و هم از تجربه ی عرفانی، و حكمت بحثی بهره ببرند.
شماره مدرك كنفرانس :
4430964