بررسي سطح مكانيزاسيون كشاورزي و دانش فني كشاورزان آفتابگردان كار در زمينه مكانيزاسيون كشاورزي (مطالعه موردي در مزارع آفتابگردان استان قم)

Assessing Agricultural Mechanizational Coefficient and Sunflower Farmers' Technic knowledge on Agricultural Mechanization (A Case Study in Qom Province, Iran)

هدف كلي اين تحقيق بررسي بررسي سطح مكانيزاسيون كشاورزي و دانش فني كشاورزان آفتابگردان كار استان قم در زمينه مكانيزاسيون كشاورزي مي باشد. روش انجام تحقيق پيمايشي و از نوع توصيفي- همبستگي بوده است. جامعه آماري آن را آفتابگردان كاران استان قم (95= N) تشكيل مي دادند كه از اين ميان تعداد 76 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي متناسب با بزرگي به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. براي گردآوري اطلاعات مورد نياز از پرسشنامه استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه با كسب نظرات متخصصان و اساتيد ترويج و آموزش كشاورزي مورد بررسي و اصلاحات لازم صورت گرفت. ضريب اعتبار پرسشنامه نيز با استفاده از نرم افزار SPSS برابر با 0/71بدست آمد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه ميانگين سطح مكانيزاسيون مزارع آفتابگردان 0/66 اسب بخار بر هكتار بوده است. حدود يك پنجم از كشاورزان مورد مطالعه در دوره هاي آموزشي مرتبط با مكانيزاسيون كشاورزي شركت نموده اند كه اغلب اين دوره ها نيز مربوط به نحوه كاربرد و نگهداري از تراكتور بوده است. منابع اصلي كسب اطلاع كشاورزان، كشاورزان دوست، كارشناسان مراكز خدمات كشاورزي و توزيع و فروشندگان ماشين هاي كشاورزي بوده است. ميزان دانش فني اكثريت كشاورزان مورد مطالعه در حد "خوب" و "عالي" بوده و متغير وابسته دانش فني با متغيرهاي مستقل سن و سابقه كار كشاورزي همبستگي معني دار منفي و با سطح تحصيلات، ميزان استفاده از كانال هاي ارتباطي، ميزان شركت در دوره هاي آموزشي و نگرش نسبت به مكانيزاسيون كشاورزي رابطه آماري معني دار مثبت داشته است. در آزمون رگرسيون خطي، متغيرهاي سن، ميزان استفاده از منابع اطلاعاتي و ميزان شركت در دوره هاي آموزشي، در مجموع 21 درصد از تغييرات دانش فني را تبيين نمودند. سطح مكانيزاسيون تنها با سطح اراضي كشاورزي رابطه آماري معني دار منفي داشته و اين متغير توانسته است به تنهايي 71 درصد از تغييرات ضريب مكانيزاسيون كشاورزي را تبيين نمايد

The purpose in this research was to investigate Agricultural Mechanizational Coefficient and Sunflower Farmers' technical knowledge in Agricultural Mechanization. The study consisted of all farmers who cultivated Sonflower in the province of Qom(N = 95), of whom 76 were selected through thechniqe(n =76). The study was a descriptive-correlational, survey research. A questionnaire was designed and employed to gather the required data. A panel of experts verified the content validity. A poilot study was initially conduced to determine the reliability of the questionnaire. Fining in the study indicated thate the mean of mechanizational coefficient was 0/66 (hp/h). only the fifth of frmers participate in educational terms related to agricultural mechanization. A majority of this terms related to use and of tractor. Chief Communication channel was “ other farmers”, “expert of agricultural service center” and “salers and distributers of agricultural machines”. A majority of the farmers' technical knowledge was at an “good” and "excellent” level. There was a statistically significant negative relationship between Femers' technical knowledge and their age and agricultural experience. Similarly, A statistically significant positive relationship between Femers' technical knowledge and their level of education, the extent of the participatory of educational terms, the extent of the use of communication channel, the attitude toward mechanization. The result of the multivariate regression revealed that farmer's age, the extent of their participatory of educational terms and the extent of their use of communication channel predict a variation of 21% of the farmer's technical knowledge in relation to agricultural mechanization. There was a statistically significant negative relationship between agricultural mechanizational coefficient and the farm land size. Also. in the the multivariate regression revealed that predict a variation of 71/7% of agricultural mechanizational coefficient.