بررسي اثرات منفي فعاليتهاي مورفوديناميكي باد در منطقه ي خضرآباد يزد

اگر بیابان زایی را تخریب اراضی در نواحی خشك، نیمه خشك و جنب مرطوب به علت تغییرات اقلیمی و فعالیت هاي انسانی بدانیم شناخت ناهنجاري هاي اقلیمی كه فاصله گرفتن شرایط اقلیمی در محدوده ي زمانی ومكانی خاص از شرایط نرمال می باشد امري ضروري به نظر می رسد. ناهنجاري ها و نوسانات كوتاه مدت اقلیمی در یك منطقه نمی تواند اثر زیادي بر تشدید شرایط بیابانی داشته و با پایان یافتن شرایط دشواركوتاه مدت، مانند خشكسالی شرایط اقلیمی به سمت بهبود سوق داده شده و اكوسیستم هاي مناطق درگیر با آن به تدریج می توانند با بازسازي خود به شرایط اولیه باز گردند . تكرار روند ناهنجاري ها و تداوم آن در دوره هاي بلند مدت آماري می تواند به صورت خزنده و نا محسوس خطر آفرین باشد . لذا شناخت این تغییرات براي برنامه ریزي مناسب جهت مقابله با آن و تصحیح فعالیت هاي تشدید كننده ي انسانی در مناطق حساس امري ضروري است . به این منظور و با هدف شناخت فرایند هاي اقلیمی موثر در تشدید شرایط بیابانی در منطقه ي خضرآباد یزد با تكیه بر دو عنصر اصلی دما و بارش و با استفاده از آمار بلند مدت ایستگاه سینوپتیك یزد و كارهاي میدانی تجزیه و تحلیل لازم صورت گرفته است . نتایج نشان می دهد كه تغییرات عناصر مورد بررسی به نفع شرایط بیابانی به طور مستقیم و یا فراهم نمودن زمینه ي تشدید این شرایط به علت فعالیت هاي انسانی از طریق فشار بر منابع آب و پوشش گیاهی می باشد. واژگان كلیدي: خشكسالی، طوفان هاي شن و ماسه،خضرآباد، دوره هاي ترسالی و خشكسالی