بازاريابي قومي و نقش آن در توسعه اجتماعي

قرن اخير شاهد وابستگي متقابل و همگرايي در جهان به دلايل پيامد هاي جهاني و تكنوژي هاي ارتباطي نوين است به طوري كه حد اعلاي تغييرات اجتماعي را در سطح بين المللي ,محلي و منطقه اي نشان مي دهد . اين تغييرات بنابر نظر بسياري از پژوهشگران منجر به همگرايي بازار و پايداري تفاوت هاي قومي شده است . رشد جهاني تجارت , مهاجرت و توريسم , رشد تقاضا براي بازاريابي و تئوري هاي رفتار مشتري و فروشنده كه تركيبي از قوميت و هويت قومي است را فراهم كرده است در نگاه جزئي تر اين امكان كه گروه ها و مصرف كننده هاي قومي و كسب و كارهاي قومي ممكن است رفتارهاي متفاوتي داشته باشند , منجر به توجه برنامه ريزي هاي بازاريابي به مباحث قوميتي در تبليغات ,رفتار مصرف كننده , بخش بندي و انتخاب بازار هدف, استراتژي هاي بازاريابي كسب و كار هاي قومي و خرده فروشي هاي قومي ,تشابه قوميتي فروشنده و خريدارو تفاوت هاي قيمتي قومي شده است و در همين راستا بازاريابي قومي جايگاه ويژه اي در ادبيات بازاريابي پيدا كرده است . از طرفي پتانسيل ايران با داشتن قوميت هاي مختلف براي توجه به اين مفاهيم بسيار مناسب بوده به طوري كه بازخواني فرهنگي و تاريخ آن ها مي تواند زمينه را براي توجه به رفتار مصرف كننده در راستاي برنامه ريزي هاي مناسب براي فرهنگ هاي متنوع داخل كشور فراهم سازد .در همين راستا در پژوهش حاضر تلاش بر آن است مفهوم بازاريابي قومي در توجه به تغييرات اجتماعي مورد بررسي قرار گرفته و نقش آن در توسعه اجتماعي در آينده مورد بحث قرار بگيرد.