اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و يوگاي هوشيارانه بر سبك زندگي و راهبردهاي مقابله اي در زنان مبتلا به سرطان پستان

The effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on body image concerns and quality of life in breast cancer patients

هدف: از مهمترين مشكلات سلامتي و روان شناختي جوامع امروزي بيماري هاي مزمن، هستند كه يكي از مهمترين آنها سرطان است. بيماري سرطان يكي از معضلات و مسائل اساسي بهداشتي در جهان محسوب مي شود كه با تهديد سلامتي و زندگي فعال انسان در سنين مختلف، خسارت هاي فردي، خانوادگي و اجتماعي متعددي در ابعاد جسمي، رواني و معنوي ايجاد مي كند. در بيماران مزمن سبك زندگي و راهبردهاي مقابله اي از عومل ايجاد و تسريع بيماري محسوب مي شود. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و يوگاي هوشيارانه به شيوه گروهي بر سبك زندگي، راهبردهاي مقابله اي در بيماران مبتلا به سرطان پستان صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل بود. به منظور انجام اين پژوهش 30 مراجعه كننده به بخش آنكولوژي بيمارستان امام حسين از طريق نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش(15 نفر) و كنترل(15نفر) گمارده شدند. براي جمع آوري اطلاعات مورد نياز، اعضاي هردو گروه در سه مرحله پيش، پس آزمون و پيگيري(2 ماه بعد مداخله) به پرسشنامه هاي سبك زندگي ارتقاء دهنده سلامت والكر و راهبردهاي مقابله اي لازاروس(WOCQ) پاسخ دادند . گروه آزمايش، 8 جلسه 90 دقيقه اي، برنامه درمان مذكور را دريافت نمود. يافته ها: نتايج حاصل از تحليل كوواريانس چند متغيري با اندازه گيري مكرر نشان داد كه ميانگن نمرات سبك زندگي P 0/05 و راهبردهاي مقابله ايP 0/01 در آزمودني هاي گروه آزمايش به نسبت به گروه كنترل در مرحله پس آزمون و پيگيري تفاوت معناداري مشاهده شده است.