شماره ركورد كنفرانس :
3759
عنوان مقاله :
بررسي مباني فقهي قانون اوقاف جمهوري اسلامي ايران از منظر فقه اماميه
پديدآورندگان :
حسن پور سيدعبدالهادي sayedabdolhadi.hasanpour@gmail.com دانشجوي كارشناس ارشد، گروه الهيات فقه و مباني حقوق اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد ياسوج، ياسوج،
كليدواژه :
وقف , توليت , متولي , نظارت , سازمان اوقاف و امور خيريه.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تبيين حقوق شهروندي و ابعاد آن از منظر فقه، حقوق و علوم انساني
چكيده فارسي :
وقف در جوامع اسلامي به دليل نقش بسزايي كه در فرايند توسعه و پيشرفت دارد از اهميت بسزايي برخوردار است به همين دليل يكي از
موضوعاتي است كه به طور برجسته و دقيق در فقه و حقوق اسلامي به آن پرداخته شده است. واقف با وقف نمودن اموال خود در واقع
حق هرگونه تصرف و نقل وانتقالي را از خود سلب كرده و منافع ناشي از آن را صرف امور خير وعام المنفعه مينمايد. براي حفظ و صيانت
از موقوفات، فقهاي اماميه و در پي آن قوانين موضوعه راه كارهايي را انديشيدهاند كه مهمترين آنها نصب متولي، ناظر و ضم امين است.
از سويي تحقق وقف و صحت آن متوقف بر فرآيندي است كه به اراده و اقدام واقف مربوط ميشود. در عين حال در مواردي سازمان اوقاف
و امور خيريه ميتواند و يا موظف است كه در امور موقوفات دخالت نمايد. اين موارد تحت دو عنوان قابل بررسي ميباشد : الف( اوقاف
فاقد متولي منصوص و مجهول التوليه ب( اوقاف داراي متولي منصوص. عنوان اول بر اساس مباني مختلف مورد تسالم است و به عنوان
تواند ¬ يك ضرورت قابل چشم پوشي نيست. ولي عنوان دوم جنبه استثنائي داشته و مشروعيت آن نيازمند دليل است و اين دليل نمي
مبناي ولايت مطلقه باشد. البته واقف ميتواند در هنگام وقف با پيش بيني چنين وضعي، درباره كيفيت عمل نسبت به آن تصميمگيري
كرده و سرنوشت موقوفه را تعيين نمايد. ولي حتي در مواردي كه سازمان اوقاف مجاز به دخالت درباره متولي وقف است هيچ گونه حقي
براي تغيير در بهره برداري از وقف و دستكاري در وقفنامه را ندارد .