ارتباط انديشه ژيل دلوز در معماري

انديشه هاي فلسفي در هر دوراني دستخوش تغييراتي مي شود و به موازات آن سبك زندگي انسان ها را نيز تغيير مي دهد. معماري نيز به طبع تحولات فلسفي در طول زمان تغييركرده است. با توجه به اين نكته كه معماري هميشه و در همه حال با زمان خود همراه و هم قدم بوده است و به موازات هم پيش مي روند و اين مساله مهمي است كه مباني فكري و تئوريك وتفاسير مختلف از ديدگاه فلسفي با معماري عجين شده و به وضوح مي توان مشاهده كرد كه بازتاب هايي ويژه در هنر و معماري، داشته است. در اين مقاله سعي بر اين بوده است كه تاثيرات انديشه هاي دلوز را بيان كنيم واثر آن را در عرصه هاي مختلف زندگي انسان من جمله معماري مطرح كرده و پس از آن با كنكاش در فلسفه دلوز كه تعريفي جديدي از معماري را مطرح نموده است و معماري را با انقلابي در فضا سازي و روشمندي طراحي و ديزاين - فرم، و تركيب احجام و دگرديسي محتوايي - عملكردي روبرو كرده است، پرداخته ايم. بر اين اساس، در اين نوشتار با تكيه بر فلسفه دلوز، سعي مي شود تا امكان ارزيابي و بررسي و بازبيني تاثيرات و تاثرات فلسفه و معماري و در نهايت تأثير انديشه هاي دلوز بر معماري و شهرسازي معاصرمورد بررسي قرار گيرد.رات و تاثرات فلسفه و معماري و در نهايت تأثير انديشه هاي دلوز بر معماري و شهرسازي معاصرمورد بررسي قرار گيرد.