شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
مقايسۀتطبيقي طرح، موضوع و ساختار دو داستان از تاريخ بيهقي بر اساس نظريۀ معنا-ساختاري گرماس (مطالعۀ موردي داستان دو سپهسالارحاجب غازي و اريارق)
پديدآورندگان :
مبارك وحيد Vahid_mobarak@yahoo.com استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه رازي كرمانشاه
كليدواژه :
داستان , تاريخ بيهقي , شباهت از ديدگاه معنا-ساختاري گرماس , اريارق , حاجب غازي.
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
تاريخ بيهقي همچون رماني است كه تمام دهۀ حكومت مسعود غزنوي را با مقداري ازاتّفاقات پيش از حكومتش در بر مي گيرد، در اين صورت مي توانيم بخش هاي مختلف آن را برش هايي از يك رمان تلقي كنيم؛ با اين نگاه كه، تاريخ بيهقي را يك زندگي كامل با تمام جوانبش دانسته ايم و داستان هاي درون آن را برش هايي از آن زندگي؛(هرچند كه بحث داستان هاي فرعي و مجزاي گنجانده شده در درون تاريخ بيهقي امري متفاوت است.)
دوداستان كوتاه اريارق و حاجب غازي برش ها وحلقه هايي از سلسله حوادث دربار مسعودي اند و بيهقي با دقت نظر آنها را نقل كرده است. اريارق سپهسالار محمودي و صاحب الجيش هند است و حاجب غازي(اسفتكين) سپهسالار مسعودي است كه نيشابور را در ضبط مسعود مي آورد و نخستين سپهسالار ياري كنندۀ مسعود است كه وي را در تحكيم سلطنتش ياري مي كند. با اينهمه، هر دو سپهسالار، فرو گرفته مي شوند. شيوۀ فروگرفتن آنان و رابطه هاي علَّي و معلولي حوادث و يا طرح آنها، با موضوع داستان هر يك از آنان و نيز ساخت و روند كلي داستان ها كه از آرامش روي به نوسان و سپس تغيير شرايط و دگرگوني دارند، اين دو داستان را بسيار شبيه به هم كرده است، چنانكه گويي بيهقي داستان واحدي را البته با كمي جا به جايي تكرار مي كند. البته با قرار دادن اين دو داستان در قالب معنا- ساختاري و در الگوي كنش هاي تقابل هاي دوگانه ي گرماس كه ديدي معنا-ساختاري دارد شباهت الگوها نيز خود را نمايان مي سازند و قابليت هاي دو داستان براي تحليلي معنا-ساختاري رانيزثابت مي كند.