شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
غم و شادي در مثنوي
پديدآورندگان :
دهقان فقيهه dfaghiheh@yahoo.com دانشجوي دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي همدان
كليدواژه :
مثنوي , مولانا , غم , شادي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
غم و شادي از پديدههاي انساني است. مولانا يكي از شعراي برجسته اي است كه به حيات جسماني و روحاني انسان توجه خاصي مبذول كرده است. غم را به عنوان هديه اي از خداوند مي داند كه بايد بابت آن هميشه شاكر بود، چرا كه غم نشاني از رحمت الهي است . شادي پسنديده شادي اي است كه هنگام عبادت و كمك و ياري به هم نوع در وجود انسان ايجاد مي شود و حس رضايت مندي را به او مي دهد. تمام نكاتي كه مولانا در مثنوي و ساير كتاب هاي خود به آن پرداخته است، همه از فرهنگ اسلامي كه غني ترين فرهنگ ها است گرفته شده است. در اين پژوهش سعي شده است غم و شادي از نظرگاه مولانا مورد بررسي قرار داده شود تا همگان با تغيير دادنِ ديدِ خود نسبت به پديده ها و جهان هستي، زندگي را سرشار از خوشي معنوي كنند.در جان مولانا نيز اين حس به طرزي غريب با يكديگر امتزاج يافته و وحدت گرفتهاند و ديگر از هم قابل تفكيك و تشخيص نيستند اين مطلب را مي توان از اشعار وي استنباط كرد در واقع غم و شادي از عمده ترين درون مايه هاي داستانهاي مولوي مي باشد. اصلاً غمگين شدن و شاد شدن مولوي فرآيندي دائمي و به هم متّصل است. مولانا يكي از فلسفههاي وجود غم و شادي را زيباتر شدن زندگي ميداند..مولانا اگرچه مثنوي را با بيان هجرت و فراق آغاز كرده، ولي او شاعر شادي است، زيرا در هيچ جاي سخن او ردپايي از ياس و غم ديده نمي شود.