شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
ارزيابي پارامترهاي گام برداري بيماران مبتلا به MS هنگام راه رفتن به سمت جلو و عقب
پديدآورندگان :
نادري ساسان sasan_naderi1369@yahoo.com كارشناس ارشد بيومكانيك ورزشي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان؛ , اميرسيف الديني محمدرضا استاديار بيومكانيك ورزشي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان , محمدي پور فريبرز استاديار بيومكانيك ورزشي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان
كليدواژه :
راه رفتن به سمت جلو , راه رفتن به سمت عقب , مالتيپل اسكلروزيس , پارامترهاي زماني-فضايي
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
چكيده فارسي :
مقدمه: مالتيپل اسكلروزيس (MS) شايعترين بيماري نورولوژيكي در جوانان بالغ ميباشد و علائمي مانند راه رفتن غيرطبيعي را در فرد ايجاد ميكند. از آنجاييكه تقريباً 85 درصد افراد مبتلا به MS مشكلات هنگام راه رفتن را به عنوان بزرگترين محدوديت خود قلمداد ميكنند، يكي از مهمترين اهداف برنامه توانبخشي و بازتواني اين افراد بهبود عملكرد و ريتم راه رفتن و پيشگيري از عواض متعاقب آن ميباشد (1). براي اين منظور تمرينات زنجيره حركتي بسته مانند راه رفتن به سمت جلو (FW) و راه رفتن به سمت عقب (BW) مورد استفاده قرار ميگيرد. يادگيري صحيح BW از آنجاييكه كنترل حركتي و عملكرد راه رفتن را بهبود ميبخشد در استراتژي درماني افرادي كه از اختلالات عصبي رنج ميبرند، براي بهبود FW توصيه ميشود (2). از اينرو هدف تحقيق حاضر ارزيابي و مقايسه پارامترهاي گامبرداري بيماران مبتلا به MS هنگام FW و BW بود.
روششناسي: 13 آزمودني زن مبتلا به بيماري MS، با دامنه سني 44-22 سال و EDSS بين 3 تا 6 كه قادر به راه رفتن بدون استفاده از وسايل كمكي بودند، براي شركت در اين تحقيق انتخاب شدند. پس از نصب چهار ماركر انعكاسي پاسيو بر بر استخوان پاشنه و روي انگشت شست پاي چپ و راست آزمودنيها، هر آزمودني سه مرتبه به سمت جلو و سه مرتبه به سمت عقب در برابر دوربينهاي سهبعدي آناليز حركت اقدام به گامبرداري نمود. فركانس ثبت دادهها 200 هرتز بود. دادههاي ثبت شده با سيستم آناليز حركت توسط نرمافزار كورتكس مورد پردازش قرار گرفت و سپس پارامترهاي مد نظر شامل مدتزمان يك سيكل راه رفتن، درصد فاز استانس، سوينگ و حمايت دوگانه در سيكل راه رفتن، سرعت گامبرداري، تواتر گام-برداري و طول گام محاسبه شد. تحليل آماري دادهها نيز به وسيله نرمافزار SPSS v23 و با استفاده از آزمون تي همبسته در سطح معنيداري 05/0 انجام گرفت.
نتايج: با توجه به آمارههاي آزمون تي همبسته، افزايش معنيداري در پارامترهاي مدت زمان يك سيكل راه رفتن (s 08/03±0/1 در برابر s 14/12±0/1) و درصد فاز سوينگ (4/1±4/38 درصد در برابر 2/1±3/42 درصد) و كاهش معنيداري در پارامترهاي درصد فاز استانس (3/1±6/61 درصد در برابر 2/3±9/57 درصد)، درصد فاز حمايت دوگانه (0/2±8/22 درصد در برابر 4/4±6/17 درصد)، سرعت گامبرداري (m/s 19/19±0/1 در برابر m/s 17/84±0/0)، تواتر گامبرداري (steps/min 7/1±9/117 در برابر steps/min 9/9±12/107) و طول گام (m 1/21±0/1 در برابر m 1/93±0/0) در هنگام BW نسبت به FW مشاهده شد (05/0P ).
بحث و نتيجهگيري: يافتههاي تحقيق حاضر نشان داد تفاوت معنيداري بين الگوي FW و BW در بيماران مبتلا به MS وجود دارد. افراد مبتلا به MS نسبت به افراد سالم براي افزايش تعادل حين راه رفتن، با سرعت كمتري راه ميروند، قدمهاي خود را كوتاهتر برميدارند و درصد بيشتري از سيكل راه رفتن را در فاز حمايت دوگانه سپري ميكنند (3). در هنگام BW به دليل اينكه فرد مسير پيشروي را نميتواند مشاهده كند، سرعت راه رفتن، تواتر گامبرداري و طول گام نسبت به FW كمتر شده و درصد فاز حمايت دوگانه نيز در جهت بازيابي سريعتر سطح اتكا و جلوگيري از سقوط كاهش مييابد. به نظر ميرسد با توجه به اينكه BW موجب بهبود و تسهيل مسيرهاي عصبي شده و نتايج مثبت آن در درمان بيماراني كه از اختلالات با منشا عصبي مانند پاركينسون و سكته مغزي رنج ميبرند گزارش شده است (2)، استفاده از اين نوع تمرينات در بازتواني افراد مبتلا به MS نيز ميتواند مفيد واقع شود.