شماره ركورد كنفرانس :
3931
عنوان مقاله :
بررسي امكان علوم انساني قرآن بنيان (با مطالعة موردي نظرية جامعه شناختي ابن¬خلدون)
پديدآورندگان :
حبيبي محسن mohsenhabibi212@gmail.com استاديار دانشگاه علامه طباطبائي , طاهرخاني عبدالله taherkhani128@gmail.com دانش آموختة كارشناسي ارشد رشته مردم شناسي دانشگاه آزاد تهران(واحد مركز)
تعداد صفحه :
16
كليدواژه :
علوم انساني , قرآن بنيان , انحطاط حكومت¬ها , تغييرات و تحولات اجتماعي , ابن‌خلدون , عصبيت.
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
علوم انساني قرآن بنيان: چيستي، چرايي و چگونگي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
با شكل‌گيري تحولات اخير در جوامع مسلمان تمايل براي ايجاد تحول در عرصه علوم انساني و به تبع آن تأسيس علوم انساني سازگار با فرهنگ اسلامي اوج گرفته است و در مقابل عده¬اي از انديشمندان معاصر اين موضوع را نفي كرده و حتي آن را غير ممكن مي¬دانند. براي نشان دادن امكان هر موضوعي كافي است نمونه¬اي ايجاد شده از آن مطلب را در معرض ديد قرار دهيم؛ و از اين رو در اين نوشته ما به سراغ نظرات ابن¬خلدون رفته¬ايم. ابن¬خلدون به عنوان انديشمندي مسلمان در نظريه تحولات اجتماعي خود ابتدا به استناد آيه 11 سوره رعد (ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا بانفسهم) ، تغييرات هر قوم و قبيله را ناشي از خود آن قوم مي¬داند و شدت و ضعف عصبيت در هر جامعه را به عنوان معيار استحكام يا اضمحلال اقوام عنوان كرده است. او به استناد آيه¬هايي از قرآن عواملي را براي انحطاط حكومت¬ها برمي¬شمرد كه اين عوامل عصبيت در اقوام را از بين مي¬برد. او در ادامه به موجبات سقوط يك نظام حكومتي اشاره مي¬كند كه از جمله اين عوامل مي¬توان به نازپروردگي و فساد اخلاقي، از دست دادن قدرت دفاعي، ظلم و بي عدالتي، خودپرستي واستبداد اشاره كرد. از نظر او استبداد حكام در نهايت نظام-هاي مردمي و اخلاقي را به ديكتاتوري سلاطين تبديل مي¬كند. مدل ارائه شده از سوي ابن‌خلدون علل تغييرات اجتماعي و مراحل تحوّل حكومت¬ها مورد بررسي قرار مي¬دهد. نزد ابن¬خلدون حكومت عباسيان نمونه¬ا¬ي تاريخي براي اثبات اين نظريه است. همانگونه كه بيان شد او براي تبيين نظريه خود درباره تغييرات اجتماعي و تحول حكومت¬ها از آموزه¬هاي قرآني بهره جسته و نظريه خود را بر اساس آن قرار داده است. زيرا تحوّل و دگرگوني حكومت¬ها و تمدن¬ها در آيات متعددي از قرآن مورد توجه قرار گرفته و اين موضوع در مباحث مختلفي از قبيل معاد، عدالت، نبوت و حتي در تبيين صفات اخلاقي انسان مورد بهره برداري قرار گرفته است. بي شك سقوط حكومت¬ها به دليل بي توجهي به خطراتي است كه قرآن دائماً آنها را گوشزد كرده است. قرآن نابودي برخي از اقوام را به عنوان عبرت ديگر اقوام عنوان كرده و به تشريح علل و عوامل اين تحوّلات در حكومت¬ها مي¬پردازد. قرآن عوامل اخلاقي و سياسي مختلفي را براي فروپاشي يك نظام سياسي از جمله ظلم، رواج فحشا، دنيا طلبي و فسق و فجور در مردم و حاكمان جامعه عنوان مي-كند. بيشتر اين عوامل جنبه اخلاقي دارند و برخي از آنها نيز مانند استكبار و استبداد سياسي هستند. ابن خلدون در نظريه تحولات اجتماعي خود يعني توضيح و تبيين چگونگي از بين رفتن يك تمدن يا حكومت از اين آيات قرآن به عنوان مباني بهره برده است بگونه¬اي كه در بسياري از موارد پس از آوردن اصل آيه به تفسير و ارتباط آن با نظريه خود پرداخته است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت