شماره ركورد كنفرانس :
3964
عنوان مقاله :
تاثير تلقي كارگردان از مفهوم متن بر خوانش نظريه فاصله-گذاري بر تولت برشت
پديدآورندگان :
اخواني سعيد دانشجوي كارشناسي ارشد پژوهش هنر .دانشگاه مازندارن، نويسنده مسئول. , محمودي فتانه استاديار دانشكده هنر و معماري دانشگاه مازندران.
كليدواژه :
فاصله گذاري برتولت برشت , زيباشناسي افلاطون , تلقي جديد از متن , بينامتنيت , هرمنوتيك.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس بين المللي هنر، معماري و كاربردها
چكيده فارسي :
جريانها و نظريههاي هنري در قرن بيستم، پيوند نزديكي با زيباشناسي و انديشههاي فلسفي دربارهي هنر دارند و خوانش
دقيق آنها مستلزم داشتن شناخت كافي نسبت به جريانهاي فكري و فلسفي مرتبط با آنها است. در تئاتر يكي از اين نمونهها
نظريه فاصلهگذاري برشت است كه بر پايهي بنيانهاي فلسفي استوار گرديده. آفرينش يك اثر در هنر تئاتر، حاصل تاويل عوامل
دخيل در توليد و بهويژه كارگردان از يك متن نمايشي است و در پرداخت اين تاويل و ايدههاي شخص هنرمند، نظريهها و مباحث
تئوري -كه بُعد اكتسابي اين هنر محسوب ميگردد- دخيل هستند. در يك قرن اخير، متفكران حوزهي بينامتنيت و هرمنوتيك
مدرن تلقي يكسر متفاوتي از مفهوم تاويل و متن ارائه كردهاند. سوالي كه مطرح ميشود اين است كه اتكا به اين تلقيهاي جديد چه
تاثيري بر خوانش نظريهها و مباحث تئوريك هنري خواهد داشت؟
اين مقاله براي بررسي اين مسئله به واكاوي بنيانهاي فلسفي نظريه فاصلهگذاري برشت پرداخته و ارتباط آن با نظريات افلاطون و
ارسطو دربارهي هنر را آشكار كرده است. سپس براي پاسخ به پرسش پژوهش، نظريهي فاصلهگذاري برتولت برشت و زيباشناسي
افلاطون از دو منظر تلقي سنتي و جديد از متن، مورد مطالعهي تطبيقي قرار گرفته است. در اين پژوهش از تعبير جديدي كه
متفكران حوزهي بينامتنيت و هرمنوتيك از متن ارائه دادهاند ياري گرفتهشده است. اين بررسي نشان داد كه نظريهي فاصلهگذاري
با دو تلقي متفاوت از متن، منجر به دو خوانش متفاوت از آن خواهد شد.