شماره ركورد كنفرانس :
3964
عنوان مقاله :
تحليل روانكاوانه سه اثر غلام حسين ساعدي
پديدآورندگان :
جاويدصباغيان مقداد mejavid@du.ac.ir استاديار دانشكدهي هنر، دانشگاه دامغان، دامغان، ايران , كرمي فاطمه Karami.fk@gmail.com كارشناس ادبياتنمايشي، دانشگاه دامغان، دامغان، ايران
كليدواژه :
نقد روانشناختي , مكانيزمهاي دفاعي , ناخودآگاه
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس بين المللي هنر، معماري و كاربردها
چكيده فارسي :
نقد روانشناسي، يكي از شاخههاي نقد ادبي است كه تفسيرهايي فرا متني، از اين متون به دست ميدهد. از نظر روان
كاوي يك اثر هنري را ميتوان از چند جنبه بررسي كرد كه مهمترين آن، محتواي اثر است كه از نظر رواني تحليل ميشود،
همچنين يك يا چند شخصيت نمايشنامه و روابط بين آنها از نظر روانشناسي و انگيزههاي نا خودآگاه و كشمشهاي دروني آنها
مورد توجه است و يا اينكه از طريق همين كندوكاو محتوا و تحليل شخصيتها و به خصوص شخصيت اصلي نمايشنامه، نقبي به
شخصيت نويسنده و انگيزههاي پنهان او زده ميشود. زيرا هنرمند در لحظه آفرينش فراتر از آرزوها انگيزه، احساسها و
كشمكشهاي پنهان و آشكار خود نميرود. در تحليل روانكاوي بيشتر از روش تحليل ناخود آگاه و تشريح ساختار شخصيت هاي
نمايشنامه و همچنين بررسي مكانيزم هاي دفاعي مورد استفاده شخصيت هاي نمايشنامه استفاده مي شود. )محمد
صنعتي، 1932 :ص 05 ( در اين مقاله هدف بررسي روانشناسانه شخصيتها و كشمش در آثار غلامحسين ساعدي همچون چوب به
دستهاي ورزيل ، بهترين باباي دنيا و مار در معبد است. كه با بررسي رفتار شخصيتها و مقايسه آن با اتفاقات گذشته
زندگي آنها به لايههاي زيرين، كنشها و واكنشها پي برد. البته بايد تاكيد كرد كه فضاي روزگاري كه نمايشنامهها نوشته شده و
فضاي ذهني و روحي نويسنده در بروز اين گونه آثار بيتاثير نبوده است.