شماره ركورد كنفرانس :
3991
عنوان مقاله :
تأملي بر اخلاق زيست محيطي در پرتو اسلام
پديدآورندگان :
صادقي وحيده Vahideh100@yahoo.com دانشگاه صنعتي اميركبير
كليدواژه :
محيط زيست , اخلاق , اسلام , انسانمحور , قرآن , طبيعتمحور
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي علمي و پژوهشي علم و دين
چكيده فارسي :
بدون شك، يكي از اساسيترين معضلات جهان معاصر، بحرانهاي زيستمحيطي است كه نه تنها دغدغه و دلنگراني دوستداران محيطزيست، بلكه كل بشريت است. محيطزيست، سيستمي پيچيده و سرشار از منابع طبيعي است كه براي انسان و جامعه بسيار ارزشمند است و معضلات و بحرانهاي وابسته بدان كه متأسفانه روندي صعودي دارد، تنها به نسل كنوني مربوط نيست؛ بلكه موجب محروميت نسلهاي بعدي نيز خواهد شد. انسان كه از ذينفعان طبيعت است، در عين حال خود نيز عامل تشديد اين معضلات است. نحوۀ برخورد بشر با محيطزيست، نشأت گرفته از نگرش او به خود، جايگاهش در جهان هستي، مبدأ و مقصد خويش و نوع ارتباطش با غير است. بنابراين، بر اساس نگاه انسان به خود و طبيعت، از دو نوع نگرش كلي ميتوان سخن گفت: نگرش «انسانمحور» و نگرش «طبيعتمحور» يا به تعبيري ديگر، نگاه ابزاري و نگاه ارزشي. در جهان امروز كه بشر با نگاه مادي در پي سودجويي و منفعت بيشتر است، بيش از پيش دست به تخريب و بهرهكشي از محيطزيست زده است. اين درحالي است كه بر مبناي نگاه الهي، انسان در عين انجام تكليف، موظف به حفظ آن است. بنابراين، نوع نگرش انسان نتايج متعددي در پي خواهد داشت. در راستاي حل اين بحران، بستري با نام «اخلاق زيستمحيطي» شكل گرفت كه شاخهاي از آن به مكاتب خداباورانه اختصاص دارد و در پي راهحلي براي برونرفت از اين معضل است. با وجود آنكه بيش از صدهزار سال از زيست انسان بر روي كره زمين و رابطۀ متقابل او با طبيعت ميگذرد، اما با قرار گرفتن جهان بر لبه پرتگاه زيستمحيطي، در سه-چهار دهۀ اخير، تأمّل پيرامون اين موضوع و به خصوص نقش دين در حل يا دامن زدن به اين بحران بيش از پيش مورد توجّه قرار گرفته است، چرا كه دين و آموزههاي ديني همواره در شكلدهي نگرش انسانها مؤثر بودهاست. در اين ميان برخي نظير جان هات نقش دين را مخّرب دانسته و معتقدند اعتقاد اديان به جهاني ديگر موجب تقدسزدايي تدريجي از طبيعت و استثمار و بياعتنايي به آن شده است. بر خلاف اين ديدگاه، برخي نظير سيد حسين نصر نقشي مؤثر براي دين در نظر گرفته و معتقدند رسيدن به تعالي از طريق استفادۀ صحيح از دامنۀ طبيعت ميسر است و محيطزيست ابزاري در نيل رسيدن به سعادت است و نه هدف. در اين نوشتار بر آنيم تا با استناد به آيات قرآن، احاديث و منابع معتبر ديني، اخلاق زيستمحيطي را در پرتو اسلام مورد بحث و بررسي قرار دهيم و به اين پرسش پاسخ دهيم كه مبتني بر آموزههاي اصيل اسلامي، وظيفه، مسئوليت و حقوق متقابل انسان و محيطزيست چيست و بر اين اساس آيا وظايف انسان در برابر محيطزيست با ارزشها و ارزشها با منافع و علائق بشري در تضاد است؟ اسلام از بدو پيدايش خويش اصولي براي شناخت زيستمحيطي كه لازمۀ كسب شايستگيِ خليفهاللّهي است، به انسان عرضه ميدارد. نامگذاري بسياري از سورههاي قرآن به نام پديدههاي طبيعي، قسمهاي ياد شده به اين پديدهها، تأكيد بر بهمپيوستگي و هماهنگي نظام طبيعت، تأثيرپذيري انسان از مظاهر طبيعي و بسياري از آيات قرآن كه ناظر بر مسائل زيستمحيطي است، گواهي بر توجه و اهميت اسلام به اين مهم است. بر اساس آموزههاي اسلامي انسان با وجود خليفهالله بودن، نسبت به طبيعت و محيطزيست متعهد است و بر اين اساس بهتدريج روح حقمدارانه انسان به روح تكليفمدارانه مبدل ميگردد. اين پژوهش در پي آن است كه با روشي تحليلي-توصيفي اين مهم را بيان دارد كه نگرش ديني (به خصوص اسلامي)، نگاهي ارزشي به محيطزيست دارد و جدايي اخلاق از دين و دوري از دين و معنويات، خود خالق فجايعي نظيري بحران زيستمحيطي است. مادامي كه انسان خود را محور هستي و جدا از طبيعت و محيط پيرامون ببيند، نگاهي ابزاري و سودجويانه به طبيعت خواهد داشت كه نه تنها گرهگشاي اين معضلات نخواهد بود؛ بلكه آن را تشديد خواهد كرد. در اين مقاله نشان خواهيم داد كه بقاي انسان به حفظ و نگهداري از محيطزيست وابسته است و اين مهم در سايهسار اخلاق زيستمحيطيِ ديني ميسّر خواهد شد.