شماره ركورد كنفرانس :
4008
عنوان مقاله :
مؤلفه وجه در رمان «خورشيد بر شانة راستشان مي تابيد»براساس نظرية «ژرار ژنت»
پديدآورندگان :
شاهسوار نيلوفر Gmail: niloosh2@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه شهيد بهشتي , طاهري قدرت الله Gh_taheri@sbu.ac.ir استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
روايت شناسي , ژرار ژنت , وجه , داستان مدرنيستي معاصر , جواد افهمي , خورشيد بر شانة راستشان مي تابيد
عنوان كنفرانس :
اولين دوره همايش روايت پژوهي
چكيده فارسي :
منتقدان ادبي كه به بررسي آثار ادبي پرداخته اند از نظريه هاي مختلفي در تحليل متن بهره گرفته اند. روايت شناسي يكي از مهمترين اين نظريه هاست كه دانشي نوظهور به حساب مي آيد و در پي شناخت و تحليل عناصر روايتي است كه پيوسته در آثار تكرار مي شوند. از جمله نظريات روايت-شناسي، نظرية روايت ژرار ژنت، منتقد و نظريه پرداز فرانسوي است. او روايت را به سه سطح داستان، متن و روايت گري تقسيم مي كند. از نظر ژنت سطوح سه گانه روايت به وسيلة سه مؤلفه زمان، وجه و صدا با هم در ارتباط هستند. حال و هوا خود به وسيلة دو شاخصه فاصله و كانون روايت قابل بررسي است. رمان «خورشيد بر شانة راستشان مي تابيد» يكي از آثار «جواد افهمي» از جمله نويسندگان مدرنيست است كه در آن داستان ترور اشرف پهلوي با روايتي متفاوت بيان شده است. در اين پژوهش، ضمن بيان نظرية ژنت در خصوص مؤلفه وجه، به بررسي رمان «خورشيد بر شانه راستشان مي تابيد»، نوشتة «جواد افهمي»، بر اساس اين مؤلفه مي پردازيم. تحليل و بررسي اين رمان بر اساس اين مؤلفه، در نشان دادن ساختاري منسجم و منظم از اثر نقش قابل توجهي دارد و روشي كارآمد و مفيد است.