نقشه دانش و ارتباط آن با فرايندها و ابعاد مديريت دانش

تغييرات سريع دنياي كنوني سازمان¬ها را با چالش¬هاي مختلفي رو¬به¬رو كرده¬است. در اين ميان سازمان¬هايي موفق¬اند كه به كمك ابزارهاي مختلف مديريتي و فن¬آوري¬هاي نوين، از فرصت¬هاي ايجاد شده، به سود خود استفاده كنند. يكي از ابزارهايي كه مي¬تواند سازمان را در چالش¬ها ياري¬رساند مديريت دانش است. مديريت دانش يكي از حياتي¬ترين عوامل بهبود عملكرد كاركنان، موفقيت يا شكست مديران و مزيت رقابتي سازمان¬ها در هزاره سوم توسعه است. نقشه دانش به¬عنوان يكي از ابزارهاي مديريت دانش مي-تواند به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر روي فرايندهاي مديريت دانش اثرگذار باشد. اين نقشه در شناسايي و ارزيابي و انتشار دانش به صورت مستقيم مشاركت دارد و در ساير بخش¬هاي اين فرايند (خلق، كسب، ذخيره¬سازي و سازماندهي و بكارگيري) نيز اثرگذار است. هدف از اين مقاله، ابتدا معرفي اجزاء و انواع نقشه دانش مي¬باشد، سپس ارتباط نقشه دانش با فرايندهاي مديريت دانش (ارزيابي و برنامه¬ريزي، خلق، كسب، ذخيره¬سازي، انتشار و بكارگيري) و ابعاد مديريت دانش (محتوا، سازمان، نيروي انساني و فناوري) پرداخته¬شده¬است و نيز مراحل پياده¬سازي نقشه دانش ذكر شده¬است. مديران مي¬توانند به كمك اين نقشه، فرايند مديريت دانش را به شكل كارا و اثربخشي در سازمان خود پياده¬سازي نمايند. در آخر نيز مطالعه موردي نقشه دانش شركت مايكروسافت بيان¬شده¬است. نقشه دانش مايكروسافت بيانگر اين است كه مديريت سازمان براي دانش ارزش قائل است و از تبادلات دانش پشتيباني مي¬كنند.