شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
بررسي نقش آفريني انسجام و عوامل آن در مجموعه هاي شعري «تولد ديگر» فروغ فرخزاد و «عاشقة في محبرة» غادة السمان
پديدآورندگان :
سنجي پرستو Parastosanji1@gmail.com دانش آموخته كارشناسي ارشد دانشگاه سمنان، , فريد زهرا z.farid@alzahra.ac.ir- استار يار و عضو هيئت علمي گروه عربي دانشگاه الزهرا (س)،
كليدواژه :
انسجام , واژگاني , دستوري , پيوندي , فروغ فرخزاد و غادة السمان.
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
انسجام (الإتساق) به عنوان يكي از نظريههاي جديد معاصركه اولين بار از سوي مايكل هاليدي و رقيه حسن مطرح شد، مفهمومي است كه تقريبا همه شاخصههاي آن كم و بيش در همه زبانها يافت ميشود و بر يك اصل مشترك كه پيوستگي معنايي است دلالت ميكند؛ و وجود آن مسالهاي مهم در كليه متون به شمار ميرود؛ لذا اگر در متني وجود نداشته باشد سبب ابهام و درآميختگي آن شده و متن غير قابل فهم به نظر ميرسد. در تحقيق پيش رو اين نظريه مهم در حوزه ادبيات تطبيقي و بر اساس مكتب امريكايي كه باز گو كننده ميزان شباهت ها و تفاوت هاست دردو مجموعه شعري «تولدي ديگر» از مجموعه آثار شاعربنام ومعاصر ايراني، فروغ فرخزاد و «عاشقة في محبرة» از آثار شاعر مشهور و معاصر جهان عرب، غادة السمان پرداخته شد و پس از بررسي عوامل سه گانه آن در سه سطح «انسجام واژگاني»، «انسجام دستوري»، «انسجام پيوندي»، نتايجي از اين قبيل به دست آمد: انسجام واژگاني به عنوان عاملي قوي در اشعار دو شاعر بيشتر از دو عامل ديگر نقش آفريني ميكند؛ و عنصر حذف از زير مجموعه انسجام دستوري به ميزان بيشتري در اشعار فروغ ديده ميشود؛ انسجام پيوندي نيز به طور قابل توجهي بيشترين كاركرد را در اشعار غادة السمان به خود اختصاص داده است.