شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
نمود مينيماليسم و واقعيت گرايي اجتماعيِ ايران در داستان «بچه ي مردم» نوشته جلال آل احمد
پديدآورندگان :
يوسف مجني فائزه faezeh_yousefmojeni@atu.ac.ir دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
بچه ي مردم , جلال آل احمد , داستان كوتاه , مينيماليسم , واقعيت گرايي اجتماعي
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
جلال آل احمد از نويسندگان بنام و صاحب سبك ادبيات معاصر ايران است كه تأثير شگرفي بر جريان روشنفكري و داستان نويسي ايران داشته. او كه خود الگويي در ميان طيف ادبي و مردمي زمان خود بوده، ادامه دهنده ي راه محمدعلي جمالزاده و صادق هدايت در ساده نويسي و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات است. آنچه در نثر جلال به اوج رسيده و گسترش يافته همين ساده نويسي و موجز بودن نثر اوست. داستان «بچه ي مردم» گواه روشني بر اين امر است. چنان كه نثر اين داستان به غايت موجز بوده و و در عين حال نشانگر زوايايي واقعي و عيني از زندگي اجتماعي مردم در جامعه ي آن دوران است. رويكرد آل احمد به مسائل اجتماعي بيانگر گرايش او به رئاليسم انتقادي است و اين موضوع او را به عنوان يكي از تيزبين ترين منتقدان اجتماعي عصر خود معرفي ميكند. هدف اصلي جلال در حقيقت بازنويسي مسائل اجتماعي از ديدگاه انتقادي به زبان داستان است. لذا داستان كوتاه با توجه به ويژگي هاي سبكي خود ژانر مناسبي براي بيان مقصود اين نويسنده و اثرگذاري لازم بر مخاطب است. «بچه ي مردم» با حفظ ويژگي هاي سبكي داستاني مينيمال است و با توجه به فشردگي و ايجاز بيش از حد داستان در مكتب مينيماليسم جاي ميگيرد. در اين نوع ادبي (مينيماليسم) نويسنده از بيان هر توضيح اضافه خودداري كرده و تنها اطلاعات مورد نياز خواننده را در اختيار او مي گذارد. بنابراين هر شخص مختار به برداشت شخصي خود از داستان است و نويسنده تا حدّ امكان دست مخاطب را در تفسير داستان باز مي گذارد. امّا آنچه در اين جستار مورد توجه قرار گرفته نيز بررسي شاخصه هاي مينيمال در داستان «بچه ي مردم» و اثرگذاري آن بر مخاطب، به عنوان داستاني واقعيت گراست.