فيروزه نيشابور به عنوان برندي تاريخي و فرهنگي و تاثيرآن بر تقويت بازار سنگ هاي قيمتي در سبزوار

بسياري از مناطق مستعد ايران در حوزه كانسارهاي قيمتي و نيمه قيمتي، از توليد اشتغال در اين زمينه محروم هستند. سبزوار نيز در استان خراسان رضوي (با غني ترين منابع در اين حوزه) از اين قاعده مستثني نيست. مراحل كشف، فرآوري وعرضه ي سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي در اين شهر، نسبت به منابع موجود درگستره ي زمين شناسي آن، نخستين مراحل تكوين خود را طي مي كند. اين پژوهش با محور قرار دادن رقابت سياسي- فرهنگي دو شهر سبزوار و نيشابور، در صدد بررسي تاثير وتاثر اين كشاكش ها و تنش-هاي سياسي- فرهنگي بر شكل گيري بازار سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي، خصوصاً عقيق (شاخص ترين آن ها)در شهر سبزوار، به مثابه يك شهرنشانه، است. چراكه روند توسعه در اين شهرها، در موارد متعددي مبتني بر رقابت هاي منطقه اي بوده و فيروزه به مثابه ي كانساري با وجه ي فرهنگي شاخص در بافتار مادي- معنوي نيشابور، مي تواند به عنوان عاملي تاثيرگذار، در به فعليت رسيدن ظرفيت هاي بالقوه ي شهرستان سبزوار در شكل گيري اين صنعت، نقش به سزايي ايفا كند. چالش وكشاكش هاي سياسي و فرهنگي بين دو شهر در اين پژوهش، به عنوان رهيافتي براي توسعه ي پايدار اقتصادي و اجتماعي مطرح شده است.