شماره ركورد كنفرانس :
4077
عنوان مقاله :
تأثير برنامه هاي تمريني پر خطا و كم خطا بر يادگيري مهارت هدف گيري در نوجوانان
پديدآورندگان :
ناصري علي حسين ali_naseri1356@yahoo.com دانشجوي دكتري (گرايش رفتار حركتي) دانشگاه خوارزمي تهران، ايران
كليدواژه :
يادگيري آشكار , يادگيري ضمني , تمرين كم خطا و حافظه كاري
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي علوم ورزشي: ورزش، سلامت، جامعه
چكيده فارسي :
مقدمه: يكي از مؤلفههاي مهم در يادگيري، استفاده از نحوه ي برنامه ريزي تمرين مهارت ها است؛ بنابراين مربيان و متصديان دخيل در برنامه ريزي تمرين بايد از شيوه هاي مختلف تمرين و متغيرهاي مؤثر بر آنها آگاه باشند تا بتوانند با برنامه ريزي و دستكاري بهتر آنها يادگيري بيشتر را تضمين نمايند. هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير تمرين كم خطا بر يادگيري مهارت هدفگيري نوجوانان بود. روش شناسي: روش تحقيق حاضر از نوع آزمايشي بود. جامعه آماري دانش آموزان 10 تا 13 ساله مدارس اردبيل بود. نمونه اين تحقيق 40 نفر بودند كه براساس آزمون هوش وكسلر و آزمون حافظه كاري آلووي به چهار گروه مساوي بهطور تصادفي اختصاص يافتند. داده ها در طول جلسه اكتساب و آزمون هاي تكليف منفرد و دوگانه گردآوري شدند. جهت تجزيهوتحليل دادهها از آزمون تحليل واريانس دوراهه تكراري و نرمافزار spss23 استفاده شد. نتايج: يافته هاي تحقيق نشان داد گروه هاي كه كمترين خطا و كمترين درگيري حافظه كاري در طول تمرين داشتند، هم در آزمون تكليف منفرد [71/130=(1،36)F، 001/0 P و 78/0=Ƞ_P^2] و هم در آزمون تكليف دوگانه [96/173=(1،36)F، 001/0 P و 83/0= Ƞ_P^2] نسبت به گروه هاي ديگر بهتر عمل كردند. بحث و نتيجه گيري: يافته اين پژوهش با يافته پژوهش هاي پولتون و زاچري (2007)، گابت و مسترز (2011)، قمري و همكاران (1394)، محمدي و همكاران (1395) و صالحي و همكاران (1395) همخواني دارد، اما با يافته پژوهش هاي بوزراد و همكاران (2013)، سانلي و لي (2014) و آبسوود و همكاران (2015) همخواني ندارد. اين پژوهش از ادعاهاي نظريه هاي حلقه بسته آدامز و نظريه بازگماري و ساختار نقطه چالش در خصوص وجود خطا در تمرين حمايت مي كند، اما تا حدودي مغاير با براوردهاي نظريه طرحواره اشميت در خصوص خطا است.