بررسي رابطه ي عشق استرنبرگ و رضايت زناشويي، با هدف داشتن در زندگي، در زنان متاهل 20-40 ساله حاضر در شهر تهران با فرهنگ ايراني

Relationship between Sternberg’s Triangular Theory of Love, Marital Satisfaction and Purpose in Life in Married Women in Tehran City with the Iranian Culture

از آنجايي كه مقوله‌ي تشكيل خانواده بسيار مهم است، و با توجه به تفاوت هاي فرهنگي در جوامع، هر چه در اين باره تحقيق و پژ.هش انجام گيرد باز هم جاي كار وجود دارد. در اين مقاله ، يكي از اهداف پژوهش اين بوده كه بررسي كند در جامعه اي با فرهنگي ايراني، آيا بين هدفمندي در زندگي به عنوان متغير پيش بين، با ميزان عشق مثلثي استرنبرگ و ميزان سازگاري (رضايت) زناشويي، ارتباطي وجود دارد يا خير؛ هدف ديگر پژوهش، بررسي همبستگي بين ميزان رضايت زناشويي به عنوان متغير ملاك و ميزان مولفه ي Passion به عنوان متغير پيش بين، در عدد عشق مثلثي استرنبرگ بوده است. براي انجام اين پژوهش ، 35 زن متأهل (20-40) ساله، به عنوان نمونه ي تصادفي در دسترس برگزيده شدند نمونه ها از شهر تهران انتخاب شدند و همه ي آنها به سه پرسشنامه‌ي عشق مثلثي استرنبرگ و سازگاري زناشويي (اسپنير) و هدف در زندگي (كرامباف و ماهوليك)، پاسخ دادند. پس از بررسي هاي آماري بر روي سه فرضيه پژوهش، و كمك گرفتن از نرم افزار SPSS براي محاسبات آماري، از طريق ضريب همبستگي پيرسون، مشاهده گرديد كه در اين فرهنگ و جامعه، بين عدد عشق استرنبرگ و عدد رضايت از زندگي زناشويي، همبستگي معنا داري وجود دارد و بين عدد عشق استرنبرگ و عدد هدف در زندگي، نيز، همبستگي معناداري وجود دارد، وليكن بين عدد رضايت از زندگي زناشويي، با هدفمندي در زندگي، همبستگي معنيداري مشاهده نشد . بين خرده مقياس‌ شور جنسي از مقياس عشق مثلثي استرنبرگ، و نمره كلي رضايت(سازگاري) زناشويي، همبستگي معني‌دار ديده شد و عدد همبستگي پيرسون برابر 62 /0 = r بدست آمد.

Given the importance of starting a family and cultural differences in the community, further investigation in this regard is always essential. One of the objectives of the present study was to determine the associations between life purpose (predictive variable), intensity of Sternberg’s triangular love and degree of marital adjustment (satisfaction in a society with the Iranian culture). Furthermore, we assessed the correlation between the degree of marital satisfaction (criterion variable) and level of the passion component as a predictive variable for the amount of love on Sternberg’s triangular love scale. In total, 35 married women aged 20-40 years were selected via convenience sampling in Tehran and completed the Sternberg’s triangular love scale, Spanier’s dyadic adjustment scale and the purpose in life test by Crumbaugh and Maholick. Data analysis was performed on the three research hypotheses in SPSS for statistical calculations. According to the results of Pearson’s correlation-coefficient, there were significant correlations between the scores of Sternberg’s triangular love scale and marital satisfaction in the Iranian culture, as well as the scores of Sternberg’s triangular love scale and the purpose in life test. However, no significant associations were observed between the scores of marital satisfaction and purpose in life test. Furthermore, a significant correlation was found between the microscale of passion in the Sternberg’s triangular love scale and total score of marital satisfaction (adjustment) (Pearson’s correlation-coefficient of r=0.62).