«نقش رسانه و وسائل ارتباط جمعي در شكل گيري و نفوذ گروه تروريستي داعش در منطقه»

پس از حوادث يازده سپتامبر 2001 و حضور ايالت متحده آمريكا بعنوان يك ابرقدرت فرامنطقه ائي با سيماي رهبري مبارزه با تروريسم در خاورميانه بعنوان منطقه ائي كه كانون بحران در جهان است، شاهد شكل گيري ظهور گروه هاي تروريستي در درون كشورهاي بحران زائي همچون عراق و سوريه هستيم، ظهور بازيگران جديدي كه عمدتاً فقط به دليل افراطي گري مذهبي و اعتقادات سلفي راديكال از ساير كشورها گردهم آمده و فاقد هويت سرزميني مي باشند، دامنه آموزه ها و فعاليت هاي آنان فراتر از مرزهاي يك كشور بصورت شبكه ائي است از ابزارهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي، كه براي نيل به مقصود از آن ها سود مي برند، واقعيات موجود در صحنه جهاني نشان مي دهد كه «جهان اسلام» و بالاخص منطقه خاورميانه بيش از ديگر مناطق جغرافيائي ايدئولوژيكي به تعبير نظريه پردازان اين حوزه ظرفيت و توانائي خلق چنين بازيگراني را دارد، رشد گروه هاي تروريستي در سال هاي گذشته در منطقه خاورميانه نشان دهنده فصل جديدي از مسائل امنيتي در منطقه است، گسترش سريع گروه تروريستي داعش در عراق و سوريه بيانگر اين نكته است كه حركت هاي تروريستي ديگر در قالب سنتي و درون كشوري صورت نمي پذيرد بلكه فرآيند جهاني شدن و سيستم ارتباطي جديد ابزارهاي نويني هستند كه امكان سازماندهي و اقدام فرا مرزي را فراهم آورده اند، هدف از اين پژوهش نيز طرح اين سئوال اصلي است كه نقش رسانه و وسائل ارتباط جمعي در گسترش و نفوذ آموزه هاي ايدئولوژيك و مذهبي و اقدامات داعش در منطقه تا چه اندازه بوده است؟ فرضيه پژوهش اينكه رسانه و وسائل ارتباط جمعي از طريق ايجاد سيستم ارتباطي جهاني و كاهش نفوذ دولت ها در كنار افزايش خودآگاهي اجتماعي باعث شكل گيري هويت هاي جديد ضد دولتي در منطقه شده كه داعش نيز با بهره گيري از اين فرصت و تضعيف دولت ها ظهور پيدا كرد، اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي- تحليلي در پي درك بهتر مفاهيم و موضوع براي پژوهشگران است.