بانكداري متعارف در مقايسه با بانكداري و تامين مالي اسلامي

يكي از مهمترين مسائلي كه سيتم بانكي به خصوص در شرايط اقتصاد مقاومتي با آن مواجه مي باشند مشكل شناخت و به كارگيري ابزارهاي موثر سياست پولي است. اگر چه در اين زمينه در نظام بانكداري بدون ربا، راه كارها و امكانات قابل ملاحظه اي وجود دارد لكن عمده ترين چالش‌ها در اين زمينه، مسئله نحوه اجرا و چيدمان متناسب اين ابزار ها در پاسخ گويي به شرايط مختلف اقتصادي و در راستاي اقتصاد اسلامي است. از يكطرف محدوديت‌هاي بين‌المللي و از طرف ديگر محدوديت مديريتي متناسب براي دسترسي به منابع مالي و سرمايه‌گذاري داخلي از چالش‌هاي سياستهاي پولي در نظام بانكداري بدون ربا در شرايط جاري است. به عبارت ديگر در حال حاضر مهمترين مسئله ساماندهي به شيوه‌هاي نوين تامين مالي در چارچوب بانكداري اسلامي و استفاده از اصول مهندسي مالي اسلامي است. در اين مقاله مي كوشيم تا با بررسي ابزار هاي مالي متعارف كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرد ، اين ابزار ها را با مقايسه با ابزارهاي اسلامي در چارچوب بازارهاي پولي و مالي بررسي نموده وشرايط استفاده از آن را در سياستهاي پولي موثر مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم . در عين حال ابزار هاي نوين مالي ، نقش و امكان كاربرد آن در رابطه با سياستهاي پولي با توجه به ضوابط اسلامي از مسائل مورد بحث در اين مقاله مي باشد. علاوه بر اين، نكته اي كه در اين مقاله مورد تاكيد قرار خواهد گرفت، بررسي مسئله در شرايط اقتصاد مقاومتي و نه مقاومت اقتصادي است. در مقاومت اقتصادي فروض اصلي مقابله با موانع و تحريم هاي خارجي و نوعي واكنش تدافعي است. در حالي كه در اقتصاد مقاومتي اينطور نيست، اقتصاد مقاومتي يعني تاكيد بر پويايي و سازو كار دروني اقتصاد و در عين حال اتخاذ سياستهاي پولي در شرايطي است كه امكان اثر بخشي موانع و تحريم هاي خارجي را به حداقل ممكن كاهش دهد .