شماره ركورد كنفرانس :
4172
عنوان مقاله :
مهارت آموزي فرهنگي در نظام آموزش و پرورش
پديدآورندگان :
ديبا واجاري مريم Maryam.diba@yahoo.com عضو هيات علمي دانشكده غيرانتفاعي رفاه
كليدواژه :
مهارت آموزي٬ فرهنگ٬ آموزش و پرورش
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي روان شناسي مدرسه
چكيده فارسي :
از منظر دوركيم در فرايند تعليم و تربيت كودكان طرق مفيد بودن در جامعه را كسب مي كنند. پارسونز نيز اجتماعي كردن كودكان را نوعي جذب فرهنگي مي داند. اگر هدف آموزش و پرورش آشنا ساختن كودكان به آئين و اصول حاكم بر جامعه باشد كه كودكان با وظايف فرهنگي آشنا ميشوند بايد بياموزد كه كل زندگي متأثر از فرهنگ است.اما با تمام توصيفات گاها مشاهده مي شود محيطهاي آموزشي خود مسببان اصلي فرهنگ گريزي مي شوند٬ نظير عوارض ناشي از انتقال ارزشهاي طبقاتي معلمان به مدارس. اگر معلمي متعلق به طبقه متوسط با معيارهاي فرهنگي خود رفتاري را «خوب» قلمداد كند آنگاه رفتار طبقات پائين يا متوسط جامعه با معيارهاي فرهنگي او همخوان نيست. معلمان با ناديده گرفتن اين معيارها شايد بزرگترين اشتباهات را پديد مي آورند٬ زيرا معتقدند دشواري هاي فرهنگي و اجتماعي از آن كودكان طبقه مرفه و يا پايين است. در نتيجه عاجز از تشخيص مشكل و گفتگوي همدلانه با كودكان و يا تحليلرفتار كودكان بدون توجه به شرايط خواهند بود. شايد از ديدگاه دانش آموزان نيز معلم و محيط آموزشي خرو و كوچك انگاشته شود و به دنبال كسب راههاي نامشروع موفقيت و سپس به دنبال انتقال شيوه هاي ناپسند به جامعه خواهد بود. چون از برازندگي برداشتي داشته اند كه از آموزش و پرورش كسب كرده اند. اين مقاله ضمن پرداختن به چنين مباحثي مترصد است به اين سوال پژوهشي پاسخ دهد كه: ۱- مشكلات فرهنگي در سطح مدرسه به عنوان نهادي اجتماعي چيست؟ ۲- چگونه مي توان براين مشكلات فرهنگي فائق آمد؟ نتايج نشان ميدهد كه آموزش مهارت هاي با هم بودن با شيوه هاي مختلف مي تواند در تبيين سلامت روان ٬ پرهيز از انزواي فرهنگي و فرهنگ آموزي تاثير بسزايي داشته است.