شماره ركورد كنفرانس :
4225
عنوان مقاله :
كالاييسازي فضا و حقِ زنانه به شهر (مطالعه موردي: خيابان قارن در هسته مركزي شهر ساري)
پديدآورندگان :
روحاني قاديكلايي محسن Mohsen.roohani@gmail.com كارشناس ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي دانشگاه شهيد بهشتي تهران و كارشناس شهرسازي مهندسان مشاور معماري و شهرسازي مازندطرح
كليدواژه :
كالاييسازي , حقِ زنانه به شهر , جامعه مصرفي , فضاهاي شهري.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زنان و زندگي شهري
چكيده فارسي :
امروزه كالاييسازيِ فضا را ميتوان يكي از مهمترين روندهاي تهديدآميز موثر بر ناديدهانگاريِ حقِ زنانه به شهر دانست. از يك سو اين فرآيند به منزله ارضاي انگيزههاي اقتصادي از طريق توليد، فروش و كسب سود است و كسب سود را از طريق جريان دوگانه عرضه كالاي توليدي و عرضه كالاي مصرفي در فضا دنبال ميكند. از ديگر سو، سرعت و مقياس حيرتآور شهرسازي و تمركز آن بر كسب سود از طريق تغيير فعاليت، شدت فعاليت و نحوه ساخت نامعقول از فضا، آگاهي از چيستي حقِ به شهر، بالاخص حقِ زنانه به شهر را از مديريت شهري و شهروندان سلب كرده است. اگر زنان مظهر مصرفكننده صرف فضاهاي برآمده از كالاييسازي باشند، منطق حقِ زنانه به شهر زير سوال ميرود. چنين فرآيندي نوعي مصرف را در جامعه مدرن شكل ميدهد كه زاييده سرمايهانگاري فضاهاي شهري است و براي پاسخگويي به نيازهاي جامعه، مدام در حال بازتقاضاي كالاهاي مصرفي است كه مفهوم واقعي حقِ زنانه به شهر را تنزل ميبخشد. زماني اين جامعه و فضا ميتواند به حيات خود ادامه دهد كه نوعي توازن بين جريانات دوگانه عرضه كالا (فضاهاي توليدي و فضاهاي مصرفي) براي فعاليت زن در فضا ايجاد شود. نتايج برآمده از اين مقاله، مبتني بر روش اسنادي براي تدوين چارچوب مفهومي و روش پيمايشِ ميداني (پرسشنامه و مصاحبه) براي استخراج دادههاي توصيفي فعاليت زنان در فضا، نشان ميدهد، در فضايي كه جريان مداوم يافتن عرصههاي سودآور براي توليد و جذب سرمايه مازاد و نگاه مصرفي به جامعه زنان وجود دارد (مانند خيابان قارن در هسته مركزي شهر ساري)، زنان به دو گونه «مصرفكننده صرف كالاهاي مصرفي (نسبت فعاليت زن ـ بهرهبردار به مرد ـ بهرهبردار و...)» و «نيروي كار ارزان توليدكننده كالاي مصرفي (نسبت فعاليت، نوع فعاليت، سطح درآمد زنان به مردان و...)» در حال فعاليتاند. در هر يك از اين دو چون حقِ زنانه به شهر برآيند رفتار بازار براي كسب سود است، تعريف غير عقلاني و ضد توليدي از آن شكل ميگيرد. بر اين اساس، مهار و كنترل رشد فضاهاي مصرفي و حفظ فضاهاي توليدي و برقراري توازن ميان آنها جهت حضور فعال غير مصرفي زن در فضاهاي شهري يكي از نشانههاي مهم احياي حق زنانه به شهر است.