بررسي تاثير استراتژي‌هاي برندسازي شهري بر تصوير شهر از ديد شهروندان زن (مطالعه موردي: كرج)

در قرن بيست و يك شهرها به بازيگران جديد فضاهاي فراملي تبديل شده‌اند، از اين رو رقابت آنها جهت جذب سرمايه، استعداد، رويداد و... شديدتر از هر زمان ديگري است. برندسازي شهري از ابزارهاي مديريت شهري است كه جهت تمايز و برتري‌يابي در اين رقابت فشرده به كار گرفته مي‌شود. برندسازي فرايند پيچيده‌اي است كه مستلزم گرفتن تصميمات بلندمدت با وجود محدوديت بودجه و ذي‌نفعان متعدد است. در برندسازي شهري مشاركت و درگير شدن ذي‌نفعان مختلف جهت ايجاد و حفظ برند شهر، مورد توجه قرار گرفته است. يكي از مزاياي درگير نمودن ذي‌نفعان آن است كه اين فرايند سفيران برند را به وجود مي‌آورد كه تمايل به آگاهي‌رساني در مورد شهر دارند. ذي‌نفعان شهر شامل گروه‌هاي مختلفي نظير شهروندان، گردشگران، سازمان‌ها، كسب و كار و شهروندان بالقوه هستند. چالشي كه برندسازي شهري پيش روي خود دارد اين است كه برنامه‌ريزان ممكن است بر گروه ذي‌نفعان خارجي (گردشگران، سرمايه‌گذاران و شهروندان بالقوه) تمركز كنند و از شهروندان فعلي غفلت بورزند و نيز در ميان شهروندان كنوني بر ديدگاه مردان تكيه نمايند و از نظرات زنان غافل شوند. زنان، منتفعان منفعل مكان نيستند بلكه مي‌توانند شركاي فعال در بهبود شهر باشند. هدف چه برنامه‌ريزي براي شهر باشد و چه جلب مشاركت زنان در ايجاد شهري زيست‌پذيرتر، آگاهي از نظرات شهروندان زن حائر اهميت است. با توجه به اهميت برندسازي شهري و نيز توجه به ديدگاه زنان، پژوهش حاضر به بررسي تاثير استراتژي‌هاي برندسازي شهري بر تصوير شهر از ديدگاه شهروندان زن ساكن شهر كرج پرداخته است. در اين پژوهش، روش تحقيق، توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه آماري پژوهش زنان ساكن شهر كرج هستند. تعداد 196 نفر به روش غير احتمالي در دسترس و با استفاده از فرمول كوكران انتخاب شده‌اند. ابزار گردآوري داده پرسش‌نامه است. روايي پرسش‌نامه با استفاده از روش روايي تحليل محتوا و پايايي پرسش‌نامه با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ مورد تاييد قرار گرفت. تحليل داده‌ها با مدل‌سازي معادلات ساختاري و استفاده نرم‌افزارهاي SPSS و Lisrel انجام شده است.