شماره ركورد كنفرانس :
4252
عنوان مقاله :
نظريه هوش هاي چندگانه: رويكردي به ياد دهي- يادگيري
پديدآورندگان :
عبدي علي Ali_abdi2004@yahoo.com استاديار گروه علوم تربيتي دانشگاه پيام نور ؛
كليدواژه :
هوش چندگانه , كلاس درس , برنامه درسي , آموزش , ارزشيابي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي برنامه ريزي و تحول نظام آموزشي
چكيده فارسي :
نظريه هوش چندگانه(MI) توسط هوارد گاردنردر سال 1983م، در كتاب چهارچوبهاي ذهن عرضه شد. گفتن اين مطلب كه هركس به شيوه خودش با هوش است، خلاصه نظريهMI است. گاردنر مفهوم سنتي هوش را به عنوان يك وجود ثابت منفرد به چالش كشانده و آن را متشكل از توانائيهايي در نظر مي گيرد كه جايگاه هر يك در مغز مشخص است و به طور بالقوه امكان تغيير و پرورش دارد. بنا بر اين نظريه، هدف مدرسه بايد رشد هوش ها، كمك به افراد براي رسيدن به اهداف شغلي و غير شغلي مناسب با طيف خاص هوش هاي آنها باشد. معلمان در كشف اين كه شاگردان چگونه به طور مؤثرتري ياد مي گيرند، مسئوليت دارند و آنها بايد با هوش هاي چندگانه آشنا شوند تا به دانش آموزان در جهت مناسب كمك كنند. يادگيري زماني كامل تلقي مي شود و بيانگر ميزان بالاي درك وفهم شاگرد است كه وي بتواند دانش خود را از بيش از يك راه نشان دهد و آن را در موقعيت هاي مختلف و جديد به كار برد. سازماندهي تدريس براساس كار، در قالب گروه هاي كوچك چنانچه با هوشياري و دقت انجام شود، يكي از بهترين زمينه هايي است كه از طريق آن دانش آموزان برخوردار از ظرفيت هاي هوشي گوناگون مي توانند نقشي معنادار در جريان آموزش ايفا نمايند. در اين مقاله سعي شده است به بررسي نظريه هوش چندگانه به عنوان يك رويكرد جديد در يادگيري پرداخته شود. در اين راستا سه سؤال اساسي مطرح گرديد: 1) روند شكل گيري نظريه هوش چندگانه چگونه است؟ 2)انواع هوش هاي چندگانه كدامند و اين نظريه داراي چه ويژگيهايست؟ 3)عناصر اساسي آموزش بر اساس نظريه هوش چندگانه در كلاس درس چه جايگاهي دارند؟ به منظور پاسخگويي به سؤالات مطرح شده در قالب روش تحليل كيفي از نوع روش تشكيل استقرايي طبقه بندي شده استفاده گرديد.