شماره ركورد كنفرانس :
4266
عنوان مقاله :
آركائيسم واژگاني در اشعار سيد حسن حسيني
پديدآورندگان :
مرتضوي سيد جمال الدين baharahang@yahoo.com دانشگاه شهركرد , بني طالبي امين aminbanitalebi@yahoo.com دانشگاه شهركرد , گرجي بهنام alibanitalebi71@gmail.com دانشگاه پيام نور چادگان اصفهان
كليدواژه :
ادبيات مقاومت , آركائيسم واژگاني , برجسته سازي , سيد حسن حسيني.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ادبيات پايداري گيلان (ذيل كنگره هشت هزار شهيد استان گيلان)
چكيده فارسي :
باستان گرايي يكي از شگردهاي آشنايي زدايي در نظريۀ فرماليست هاي روسي است. كاربرد زبان آركائيك يا گريز شاعر از گونۀ زبان هنجار و به كار گيري ساخت زباني گذشته كه امروزه در زبان معيار كاربرد ندارد، باستان گرايي(Archaism) ناميده مي شود. اين پژوهش بر آن است تا باستان گرايي يا هنجارگريزي زماني را بر اساس انگيزه و كاركرد آن در انواع واژه (اسم، صفت، قيد، فعل، حرف) و همچنين ساختمان اين واژگان مورد بررسي و تحليل قرار دهد. سيد حسن حسيني از شاعران ادبيات مقاومت، متناسب با ساخت بياني شعر خويش در اغلب موارد به صورت آگاهانه و عامدانه به كلمات آركائيك روي مي آورد؛ زيرا از سويي اين كهن گرايي او با مضمون و ادبيات مقاومتي تناسب دارد و از سويي ديگر شاعر از اين شگرد كه يكي از مهم ترين شيوه هاي تشخص زبان است، به برجسته سازي و عادت ستيزي در زبان خود مي پردازد. در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي- كتابخانه اي و تحليل داده ها و بسامدگيري آنها به بررسي آركائيسم واژگاني در دو مجموعه شعري حسيني با عنوان هاي «همصدا با حلق اسماعيل» و «گنجشك و جبرئيل» پرداخته ايم. نتيجه بيانگر اين است كه شاعر در گزينش واژگان آركائيك خود به ويژه اسم و فعل، بسيار به كاركردهاي ادبي و هنري آنها و به طور خاص به جنبۀ حماسي و موسيقايي آنها دقت نظر داشته است.