تعيين استراتژي خريد برق براي واحد هاي صنعتي بر اساس سناريو هاي مختلف به كمك شبيه سازي در نرم افزار Gams

يكي از چالش هاي پيش روي شركت كنندگان در بازار بخصوص براي مصرف كنندگان عمده توان حضور استراتژيك در بازار انرژي مي باشد. چرا كه بار مصرفي شبكه فرآيندي تصادفي بوده و پيش بيني دقيق آن ساده نيست. لذا بار مصرفي همواره همراه با عدم قطعيت مي باشد. همين عدم قطعيت موجود در بار مصرفي سبب مي شود مصرف كنندگان عمده حضور استراتژيكي در بازار انرژي نداشته باشند و نتوانند سود خود را بهينه كنند. در اكثر پژوهش ها تمركز اصلي بر روي عدم قطعيت سمت توليد مي باشد و تعداد معدودي از پژوهش ها كه بر روي عدم قطعيت سمت تقاضا تمركز داشته اند نيز به روش هاي پيش بيني دقيق تر مصرف و لذا كاهش عدم قطعيت بار پرداخته اند. ايده اصلي اين پژوهش بر روي تلفيق خريدار عمده توان (aggregator) و يكي از واحد هاي حرارتي شركت كننده در بازار مي باشد. هدف از پيشنهاد اين ايده اينست كه عدم قطعيت موجود در پيش بيني مصرف از سويي كاهش پيدا كند و از سوي ديگر واحد حرارتي كه واحد گران شبكه بوده و معمولا در بازار برنده توليد نميباشد و تنها در پيك بار در مدار قرار مي گيرد بتواند حضور فعال تري در بازار انرژي داشته باشد. واضح است كه يك واحد مشخص دارنده و صاحب طرح تلفيقي بوده و لذا سود مجموع مورد نظر مي باشد. به منظور بررسي دقيق تر طرح پيشنهادي شبكه نمونه 30 شينه IEEE به عنوان شبكه نمونه انتخاب شده و يكي از واحد ها به منظور بررسي طرح با واحد خريدار عمده توان تلفيق شده و مدل بازار با هدف افزايش سود شركت كنندگان در بازار مدل مي شود. در نهايت مي توان براي تك تك واحد هاي شبكه نيز طرح تلفيق را مورد ارزيابي و مقايسه قرار داد. در ادامه پس از مقدمه به ادبيات موضوع و پيشينه تحقيق پرداخته مي¬شود، در اين قسمت با مرور مقالات معتبر به بررسي كارهاي انجام گرفته در سال هاي اخير در خصوص استراتژي بهينه حضور راهبردي بخش تقاضا در بازار برق و شبكه هاي هوشمند پرداخته و ادبيات موضوع به روشني بيان خواهد شد. سپس به بررسي دقيق¬تر شبكه هاي هوشمند انرژي و بررسي بازار انرژي و مفاهيم اساسي در اين زمينه خواهيم پرداخت و در نهايت پس از بيان روش پيشنهادي به شبيه سازي آن در محيط نرم افزار گمز و نتايج شبيه سازي پرداخته خواهد شد.