يك الگوريتم تكاملي چند هدفي جهت انتخاب مكان(ها)، براي نصب دستگاه هاي سنجش امواج الكترومغناطيس

انتخاب مكان بهينه و مناسب يكي از مهم ترين چالش ها در حوزه ي مسائل داخل شهري و بيرون شهري مي باشد. نگراني هايي در رابطه با تابش امواج الكترو مغناطيس و عدم اطلاع مردم از تاثير آن بروي انسان، باعث به وجود آمدن بي اعتمادي در ميان مردم مي شود. نتيجه اين امر باعث بوجود آمدن تضادهاي اجتماعي و تاخير در استفاده از فن آوري جديد بي سيم مي گردد. با قرار دادن دستگاه هاي سنجش امواج در مكان هاي مناسب و شفافيت سازي براي مردم، مي توان اين مشكل را حل كرد. مسئله ي تعيين مكان يك مسئله ي بهينه سازي چند هدفه است. يك مسئله مهم در اينجا بحث جايگزيني نقاط انتخابي است، بدين صورت كه در موقع رد شدن جواب، به جاي آن انتخاب شود. براي حل اين مشكل ما از خوشه بندي استفاده مي كنيم و يك پارامتر پراكندگي تعريف كرده و نزديك ترين مكان به مركز خوشه به عنوان مكان جايگزين انتخاب مي شود. در اين پژوهش ما از روش پرتواي براي تعيين مكان استفاده مي كنيم، به اين صورت كه فضاي هدف و جبهه ي پرتو (PF) گريدبندي مي شوند. براي هر كدام يك از اعضاي جبهه فاصله ي ازدحامي حساب مي شود و سپس بر اساس آن رتبه بندي انجام مي گيرد. براي بروزرساني آرشيو (مخزن جواب هاي نامغلوب) به خانه هاي شلوغ PF مراجعه كرده و عضوي را از آرشيو حذف مي كنيم كه رتبه ي بدتري داشته باشد. اين عمل باعث مي شود جواب هايي كه در خانه هاي خلوت فضاي هدف قرار دارند نگه داشته شوند. با انجام اين كار به هنگام عمليات جهش و تقطيع، فرزندان بهتري از آرشيو ايجاد مي گردد. نتايج حاصل نشان مي دهد كه اين روش كارايي خوبي دارد و مي توان براي برنامه ريزي هاي مكاني ديگر از آن استفاده كرد. خصوصا زماني كه تعداد اهداف رو به بالا است اين روش مي تواند بسيار سودمند باشد.