زن ، مهدويت ،فرصت ها وتهديد هاي جهاني سازي

اعتقاد به ظهور منجي و مهدويت در يك معناي عام، يك باور ديني در بين همه انسان هاست. از منجي، با تعابير مختلفي چون كاكلي (در آيين هندو)، مسيحا (در دين يهود و مسيحيت) و مهدي عليه السلام، در فرهنگ اسلامي، ياد شده است. از طرف ديگر، ما با پديده ديگري به نام جهاني شدن و يا به قول مارشال مك لوهان، دهكده جهاني، روبه رو هستيم. اين پديده با مهدويت و ظهور منجي موعود، ارتباط دارد. جهاني سازي كه به شاخصه عصر ما تبديل شده با جهاني سازي حضرت ولي عصر(عج) داراي شباهت ها وتفاوتهايي قابل قياس است كه به نظر مي رسد در سرنوشت ما نيز نقشي تعيين كننده دارند . بي ترديد پيشرفت تكنولوژي و ظهور تجارت پيشرفته ، پيوند ميان جوامع مختلف جهان را افزايش داده و امكان انتقال سريع مردم و اطلاعات را فراهم آورده است.بويژه ارتباط مستقيم اين پديده با توسعه انساني و تاثيرات متفاوتي كه بر عدالت جنسيتي داشته است كه به گفته بعضي متفكران جهاني شدن اثرات مختلفي داشته كه جهت مثبت آن اين است كه سرمايه داري جهاني فرصتهاي زنان را براي اشتغال افزايش داده و حكومت جهاني براي ارتقاء جايگاه زنان ابتكارهاي قانوني و سازماني ارائه داده اند و جامعه مدني جهاني امكانات بيشتري را براي عدالت جنسي بسيج كرده است و از جنبه منفي قشربندي نادرست دسترسي زنان به بسياري از فضاهاي جهاني را محدود كرده و بيشتر زنان در اقتصاد جهاني شرايط نامطلوب دارند و هزينه هاي بازسازي اقتصادي جهاني نوليبرالي به طور نامتناسبي بر زنان تحميل شده است. به علت وقوع اين تغييرات و تحولات گسترده و ژرف در جهان و اهميت و جايگاه موضوع جهاني شدن نمي توان از نقش والاي زنان در جوامع اسلامي و موقعيت آنان درمنتظر باوري ومنتظرپروي و انتقال فرهنگ مهدوي و شيعي از طريق تعاملات شبه رسانه اي همراه با تقويت خود باوري در نسل هاي آتي بسادگي گذشت. با توجه به اين نكات نگارنده اين مقاله درصدد است تا بعد از تبيين پديده جهاني شدن و اثرات مثبت و منفي آن بر مسئله زنان در تعاملات شبه رسانه اي بپردازد و تأثير آن را در زمينه سازي ظهور منجي موعود بررسي نمايد .