نظام خانواده و مفهوم مدارا

تحقق ارتباطات موفق انساني ميتواند دستاوردهاي مهمي براي اجتماع داشته و اين ارتباطات زمينهساز صلح، رشد خرد جمعي و توسعه جامعه باشد. يورگن هابرماس نظام خانواده را يكي از اركان مهم شكلگيري كنشهاي موفق اجتماعي ميداند. وي معتقد است روند شكلگيري موفقيتهاي جوامع اروپايي از نظام خانواده آغاز شد و همين تغييرات بنيادين در نظام خانواده بود كه توانست انسانهاي خردمند و منتقد تربيت كند و حوزه عمومي و افكارعمومي را شكل دهد. وي معتقد است كنش ارتباطيِ معطوف به تفاهم ميتواند جامعه انساني را بهسوي حقيقت و خرد جمعي سوق دهد البته شرط لازم اين مهم تلاش براي دستيابي به حقيقت است نه اينكه افراد حقيقت را به نفع خود تصرف كنند. بسياري از پژوهشگران و نظريهپردازان ديدگاههاي هابرماس را نقد كردهاند و معتقدند جهان انساني امكان تحقق كنش تفاهمي را ندارد. اما برخي نظريهپردازان چون راينر فورست سعي كردهاند با ارتقا نظريه يورگن هابرماس به عملياتي كردند آن كمك كنند. فورست با اضافه كردند عنصر مدارا به كنشهاي انساني تلاش دارد كه تنشهاي احتمالي حاصل از ارتباطات انساني را كاهش دهد. او معتقد است انسانها در يك كنش تفاهمي بايد لحظهاي آن ديگري شوند تا با درك ديگري، ارتباطي موفقتر انجام دهند. براي دستيابي به رابطه نظام خانواده و مفهوم مدارا با روش گردآوري كتابخانهاي شروع به جمعآوري اطلاعات كرديم و سپس با روش توصيفي تحليلي بهنقد و بررسي آن پرداختيم و درنهايت نتيجه گرفته شد كه - مدارا يكي از عناصر مهم كنش اجتماعي است كه بايد در نظام خانواده به آموزش آن پرداخته شود.