شماره ركورد كنفرانس :
4381
عنوان مقاله :
مباني، منابع و اركان نظام اخلاق اجتماعي مطلوب در الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت
پديدآورندگان :
حاجياني ابراهيم ebhajiani@gmail.com دانشگاه و مديرگروه پژوهشهاي فرهنگي و اجتماعي مركز تحقيقات استراتژيك
كليدواژه :
اخلاق اجتماعي , منابع اخلاقي , الگوي پيشرفت
عنوان كنفرانس :
الگوي پايه پيشرفت
چكيده فارسي :
ارتقاء و تعميق تعهد و پايبندي هرچه بيشتر كنشگران اجتماعي به ارزشهاي اخلاقي و بهطور مشخص اخلاق اجتماعي يك ركن بنيادي تمدنهاي گذشته بوده و براي شكلدهي پيشرفت و توسعه همهجانبه آينده نيز ضروري ميباشد. جوهره اخلاق اجتماعي، در اينجا، دگرخواهي و دگردوستي تعريف ميشود. مسئله اصلي مقاله آن است كه در الگوي مطلوب پيشرفت بومي (ايراني-اسلامي) ايرانيان بر پايه چه منابعي ميتوانند يا بايستي خود را ملزم، متعهد، مقيد و وفادار به اصول اخلاقي بدانند و دگرخواهي، مسئوليت و تعهد اجتماعي و فضائل اخلاقي را در آن مقطع زماني (آينده مطلوب) رعايت كنند؟ به عبارتي دغدغه نوشتار حاضر مرور و نقد و نهايت معرفي لنگرگاهها و منابع كنترل اجتماعي و اخلاقي شهروندان ايراني در فرايند پيشرفت ميباشد. همچنانكه ميدانيم تاكنون منابع بسيار تأثيرگذاري همچون سنتهاي تاريخي، دين، خانواده و دولت كنترل و مهار اخلاقي مردمان را متشكل بودهاند، اما با توجه به فرايندهاي عميق و ناشي از مدرنيته (صنعتيشدن، شهريشدن، جهاني شدن، عرفيشدن و ...) تضميني براي تداوم اين وضعيت وجود ندارد و انحصار اخلاق اجتماعي در پرتو سنتهاي فرهنگي بومي بهخصوص دين (حداقل در شكل كنوني و رايج آن) به دشواري قابل تصور خواهد بود. بدين جهت نگرانيهاي بسيار جدي درخصوص آينده اخلاق اجتماعي در جامعه ايراني وجود دارد. بر اين اساس نيازمند اتخاذ تمهيدات و قواعد و نظامات و الزامات جديدي هستيم كه با اصلاح، بازيابي يا احياي منابع موجود در فرهنگ بومي و ديني و نيز فراخوان و استخدام عناصري از فرهنگ مدرن و بهطور مشخص اخلاق شهروندي، تركيب و تلفيق هوشمندآن هاي از عناصر ديني (اخلاق ديني)، اخلاق شهروندي (اخلاق مدرن) و احياي پارهاي از عناصر فرهنگي موجود در سنتهاي ايراني ايجاد كنيم تا بهواسطه آن ها از اخلاقيماندن و اخلاقيشدن شهروندان ايراني در آينده اطمينان يابيم. بر اين اساس روش پژوهش در اين مقاله نيز نوعي طراحي و تدوين الگو يا چارچوب براي حفظ كنش اخلاقي مردم ايران بر پايه منابع پيشنهادي معين ميباشد و اين مهم از خلال مقايسه نقاط قوت و ضعف و امكانپذيري ابتناء و اتكاء به هر كدام از منابع ممكن، از لحاظ شرايط عيني و واقعيتهاي پيشرو خواهد بود. نتيجه نهايي ارائه يك مدل يا چارچوب تركيبي براي تقويت التزام و پايبندي شهروندان به اخلاق اجتماعي ميباشد.