بررسي تأثير گرايش دختران نوجوان به حجاب و عوامل مؤثر بر ميزان پايبندي به آن در آينده

مسئله پوشش و حجاب زن، حقيقتي به بلنداي تاريخ است كه هر زمان رنگي و آهنگي پيدا كرده و هركس با ديدگاه خود آن را بررسي و نقد كرده است. از منظر فرهنگ‌شناسي، حجاب نمود بيروني باورهايي است كه در لايه‌هاي زيرين شخصيتي افراد قرار دارد. معقوله حجاب به عنوان يك مسئله اجتماعي در عمق جامعه و منشأ اثر بسياري از تحولات است و به همين دليل بررسي علل كمرنگ و پررنگ شدن حجاب در جامعه ضرورت پيدا مي‌كند؛ مخصوصاً در مورد دختران نوجوان كه مادران و آينده‌سازان فردا هستند. اين تحقيق در پي آن است كه تأثير گرايش دختران نوجوان به حجاب را مورد بررسي قرار دهد و همين طور عوامل مؤثر در استمرار اين حجاب و پايبندي به آن در آينده را واكاوي نمايد. در اين تحقيق از روش كيفي استفاده شده است. تكنيك جمع‌آوري اطلاعات، مصاحبه‌هاي نيمه ساختاريافته با 10 دختر نوجوان 16 ساله است كه به پوشش چادر و داشتن حجاب تمايل پيدا كرده‌اند و از طريق نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شده‌اند. يافته‌ها حاكي از اين است كه اين دختران به خاطر احساس امنيت بيشتر، تأثيرپذيري از افراد باحجاب، شركت در جلسات و اردوهاي فرهنگي و مذهبي، داشتن زمينه‌هاي مذهبي و حساسيت بدون تنش خانواده، به‌خصوص پدر نسبت به حجاب‌شان، حجاب و پوشش چادر را انتخاب كرده‌اند. نتيجه اينكه حجاب در فكر و نفس دختر اثرات آرامش و توازن مي‌گذارد، اما به دليل دروني نشدن حجاب در اكثر اين افراد و قرار داشتن در سن حساسي كه خواستار جلب توجه هستند و ورود قريب‌الوقوع‌شان به دانشگاه كه محيط متفاوتي دارد و به پيدا كردن دوستان جديد مي‌انجامد، احتمال تحت تأثير قرار گرفتن آنها وجود دارد؛ پس بايد با آموزش و معرفت‌افزايي، آنها را تأثيرگذار بار آورد، نه تأثيرپذير.