شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
بررسي انتقادي نگاه تأويل گرايانه به داستان پادشاه و كنيزك در مثنوي مولانا
پديدآورندگان :
حاجي آقا بابايي محمد رضا hajibaba@atu.ac.ir استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي , نورمحمدي كمال هادي Atu.hadi69@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
مولانا , مثنوي , پادشاه و كنيزك , نقد داستان , تأويل داستان
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
چكيده فارسي :
داستان پادشاه و كنيزك، يكي از بحث انگيزترين داستان هاي مثنوي مولاناست كه درباره ي آن تحليل هاي زيادي نوشته شده است. در اين مقاله ابتدا توضيحي اجمالي از تمام مقالاتي كه تا كنون در مورد تأويل اين داستان نوشته شده است، ذكر كرده ايم و سپس به نقد آن پرداخته ايم. اساس كار ما براي نقد اين تأويل ها، مبني بر عدمِ اعتقاد به تأويل پذيري اين داستان، شكل مي گيرد كه در ميان اظهار نظر هايي كه در مورد اين داستان توسط پژوهشگران بيان شده است، به عقيده ي استاد فروزانفر نزديك تر است. ايشان جزو معدود كساني هستند كه با تمام ژرف انديشي در اين داستان آن را فاقد تأويل مي داند و بر اين عقيده است كه صرفاً يك داستان براي بيان سخنان و آموزه هاي مولاناست. اگر چه بسياري از شارحان و پژوهشگران مثنوي به رمزي بودن اين داستان عقيده دارند و بر اين اساس از منظر هاي گوناگون به تأويل متن و شرح نمادهاي آن پرداخته اند، با بررسي هر يك از اين مقالات مشاهده مي كنيم كه ساختار متن با چنين تاويل هايي تناسب ندارد وايرادات گوناگوني بر آن وارد است.