شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
ساختار گفتمان مسلط در كتاب الانسان الكامل عزيزالدين نسفي
پديدآورندگان :
امين ندا n_amin25@yahoo.com دانش آموخته دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبايي ، مدرس دانشگاه علوم پزشكي ايران و دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي /
كليدواژه :
الانسان الكامل , گفتمان تعليمي , عزيز الدين نسفي , بافت موقعيت.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
چكيده فارسي :
عزيزالدين نسفي نويسنده سده هفتم هجري در حوزه عرفان اسلامي است كه در آثار خود به تشريح اصول و مباني تصوف پرداخته است. تشكيل گروه هاي مختلف و متنوع تصوف و رشد و گسترش اين حوزه در بافت موقعيتي توليد اين متن و گرايش بيش از پيش مردم به آن، موجب شد كه نويسندگان عارفي همچون نسفي ضرورت تبيين دقيق مباحث و اصول تصوف و در پي آن تدوين اين مطالب را احساس كنند. اين هدف و ضرورت تلازم گفته با كاركردهاي اجتماعي و معنايي آن، به كارگيري ساز و كار بياني خاصي را ايجاب مي كند كه؛ سادگي بيان و نثرِكتاب، تاكيد بر تدوين مطالب در جهت پاسخ به فراگيرندگان، مخاطب قرار دادن فراگيرندگان تعليم در آغاز مطالب، تفصيل و تكرار در شرح مطالب، سير تكاملي مطالب و دنبال كردن ايدئولوژي و هدف مشخص، تاكيد بر تصحيح انديشه هاي نادرست، استفاده از ساختار استدلال و تشبيه در تشريح و تبيين مطالب و كاربرد شيوه هاي متنوعي از ساختارهاي بياني تاكيد از جمله اين موارد است.از سوي ديگر در اين اثر سالك به عنوان يكي از مشاركان مركزي گفتمان سلوك، چهرة مقتدري ندارد و تنها صدايي كه در گفتمان متن شنيده مي شود، صداي مؤلف است كه در جايگاه هدايتگر و تعليم دهنده ، مشاركي فعال است و مدام مخاطب منفعل متن را با افعال امر و نهي مورد خطاب قرار مي دهد. بافت اين متن، بافتي گوينده محور است كه با كاربرد سازو كارهاي بياني كه ذكر شد؛ گفتمان تعليمي را به عنوان بارزترين و مسلط ترين گفتمان متن بنا مي نهد.