شماره ركورد كنفرانس :
4795
عنوان مقاله :
سرسختي روان شناختي و روش هاي مقابله با استرس در دانش آموزان
پديدآورندگان :
صالحي افشار مليكا گروه روان شناسي، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامي، گرمسار، ايران , محمدي اكبر استاديار، گروه روانشناسي، عضو هيئت علمي، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامي، گرمسار، ايران.
كليدواژه :
سرسختي روان شناختي , روش هاي مقابله , استرس , دانش آموزان
عنوان كنفرانس :
نخستين كنفرانس ملي علوم انساني و توسعه با تاكيد بر علوم تربيتي و رفتاري
چكيده فارسي :
سرسختي روانشناختي ارزيابي حوادث استرسزاي زندگي را تحت تأثير قرار ميدهد. افرادي كه سرسختي بالايي داشتند، استرسورهاي عيني را كمتر تهديدآميز و بيشتر قابل كنترل توصيف كردند. همچنين سرسختي روان شناختي با عواطف ناسازگار و پاسخهاي رواني- فيزيولوژيكي پايين در مواجهه با استرسورها رابطه داشت. ويب نتيجه گرفت كه سرسختي روانشناختي توسط ارزيابي شناختي افراد از حوادث استرسزا، شدت تحريك حوادث و همچنين برانگيختگي رواني حاصل از اين حوادث را كاهش ميدهد. سرسختي روانشناختي نوعي ويژگي شخصيتي است و افرادي كه اين ويژگي را دارند. در مقايسه با افرادي كه فاقد آن هستند متفاوتند. افراد سرسخت نسبت به خود و محيط اطرافشان نوعي احساس تعهد دارند، حوادث و فعاليتهاي روزمره را چالشانگيز ميدانند و برخورد با آنها را آموزنده تلقي ميكنند و در نهايت نسبت به رويدادهاي زندگي احساس كنترل بيشتري دارند و معتقدند كه شخص در پيامدهاي زندگي نقش تعيين كنندهاي دارند و قابليت تأثيرگذاري روي حوادث زندگي، از طريق آگاهي، انتخاب و مهارتهاي خود فرد به وجود ميآيد. مقابله متمركز بر مسئله شامل تلاش هوشيارانه يا ارزيابي منطقي از مسئله است كه بر اساس ارزيابيهاي واقعگرايانه و معقول از استرس و منابع مقابله صورت ميگيرد اين نوع مقابله سعي دارد تا منبع استرس را تغيير دهد يا حذف نمايد و بر عامل تنيدگيزا متمركز است. استفاده از اين نوع مقابله باعث كاهش مشكلات رواني، رفتاري، هيجاني و مصرف مواد ميشود. و همچنين با پيامدهاي رشدي مثبت مثل خود كارآمدي، عزت نفس بالا و ادراك شايستگي در برخي حيطه ها رابطه دارد. بنابراين اگر راهكارهاي مقابلهاي از نوع متمركز بر مسئله باشد، استرس كمتر فشارزا تلقي ميشود و واكنش نسبت به آن نيز با كاهش پيامدهاي منفي انجام ميگيرد. در مقابل شيوه مقابلهي متمركز بر هيجان جداي اينكه با خود استرسور سركار داشته، هدفش مديريت و كنترل هيجانهاي آشفته در برخورد با استرس به منظور ايجاد تعادل عاطفي و هيجاني در فرد ميباشد كه ممكن است با مشكلات بهداشتي و رواني زياد در افراد مرتبط باشد. بنابراين اگر راهكارهاي مقابلهاي از نوع متمركز بر هيجان باشد، نه تنها استرس را كنترل نميكند بلكه خود اين واكنش منبع فشار بوده و ميتواند به عنوان راهكاري براي مقابله با حوادث استرسزاي زندگي به كار رود و با هدف كاهش هيجانات منفي مورد استفاده قرار گيرد.