شماره ركورد كنفرانس :
4838
عنوان مقاله :
نقش سرمايه اجتماعي در كارآفريني دانشجويان
عنوان به زبان ديگر :
The Role of Social Capital in Student Entrepreneurship
پديدآورندگان :
نوروزي خديجه دانشجوي كارشناسي ارشد،دانشكد علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان،ايران , فتاحي آزاد دانشجوي كارشناسي ارشد، . دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان، ايران , رفيعي محسن استاديار، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي ، دانشگاه ، اي شهيد مدني آذربايجان، ايران
كليدواژه :
كارآفريني , انواع سرمايه , سرمايه اجتماعي , ابعاد سرمايه اجتماعي
عنوان كنفرانس :
دومين كنفرانس بين المللي تحولات نوين در مديريت، اقتصاد و حسابداري
چكيده فارسي :
امروزه نياز به كارآفريني جهت ربودن گوي سبقت از رقبا در عصر تغييرات فزاينده و سريع و يافتن راه هاي استفاده مناسب و اعتلاي آن بيش از پيش احساس مي گردد، يكي از عوامل تاثيرگذار در نهادينه كردن و اعتلاي كارآفريني، سرمايه اجتماعي است. اين نوشتار مروري به صورت تئوريك به بحث در مورد سرمايه اجتماعي و رابطه ميان آن با كارآفريني كه امروزه يكي از راهكارهاي برون رفت از مشكلات بر سر كسب و كارها مي باشد، مي پردازد. در ابتدا مختصرا در خصوص سير تكوين مفهوم پردازي و مفاهيم كارآفريني مطالبي ارائه شده است در ادامه نيز با توجه به اهميت درك مفهم سرمايه اجتماعي و باور وجودي آن در شكل گيري و احتمال موفقيت فعاليت هاي كارآفرينانه، انواع سرمايه بخصوص سرمايه اجتماعي و مفاهيم آن مورد بررسي قرار مي گيرد و نهايتا جهت ايجاد برقراري ارتباط مفهومي بين اين دو موضوع نسبت به بررسي تفصيلي ابعاد سرمايه اجتماعي و رابطه ميان آن با كارآفريني اقدام شده است. كارآفرينى،فـرآيندى اسـت كه در شبكهاى از روابط اجتماعى واقع شده و اين روابط مىتواند رابطه كارآفرين را با منابع فرصتها، محدود يا تسهيل نـمايد.در جامعه ايران امروز، موانع كارآفرينان صرف نظر از عوامل سياسى، اقتصادى، حقوقى و مديريتى بدلايل اجـتماعى فرهنگى از جمله ناديده گـرفتن روابـط و پيوندهاى اجتماعى نيز مىباشد. وقتي صحبت از كارآفريني مي شود شايد اين مسئله تداعي گردد كه كارآفرين به اين دليل كارآفرين شده است كه خود آقاي خود باشد و جهت شروع و يا ارتقاء فعاليت هاي خود نيازي به شناسايي خواسته ها و وجود ارتباط فراوان و گسترده با افراد جامعه ندارد. اما اين ديدگاه، ديدگاه بسيار خطرآفريني است چرا كه كارآفريني در خلاء انجام نمي گيرد و آن تنها با ارتباط مستمر و هميشگي فرد كارآفرين و اجتماع پيرامونش ميسر مي گردد از اين رو حضور فرد كارآفرين در بطن جامعه و شناسايي مستمر نياز افراد و تلاش در مرتفع نمودن آنها به يك الزام اجتناب ناپذير مبدل شده است.